سوالات مصاحبه استخدامی : 21 سوال رایج به همراه پاسخ آنها
حتما فکر میکنید که چقدر خوب بود اگر دقیقا میدانستید در مصاحبه استخدامی بعدیتان چه سوالاتی از شما میپرسند؟
متاسفانه ما نمیتوانیم ذهن مصاحبه کنندهها را بخوانیم و هر مصاحبهگری، سوالات و روش خاص خود را دارد. اما تعدادی از سوالات در مصاحبه پرتکرار هستند و فرمت ثابتی دارند.
ما در این مقاله لیستی از این سوالات پرتکرار را به همراه توصیههایی برای پاسخ دادن به آنها برای شما آماده کردهایم.
در حالی که توصیه نمیکنیم برای هر سوال مصاحبه پاسخی از پیش آماده داشته باشید، اما پیشنهاد میکنیم زمانی را جهت مرور سوالاتی که ممکن است از شما پرسیده شود و آمادگی برای پاسخ به آنها، صرف کنید.
این لیست را به عنوان راهنمای سوالات مصاحبه استخدامی و پاسخهای خود در نظر بگیرید.
21 سوال رایج مصاحبه استخدامی که در این مقاله به آن پرداختیم را در ادامه مشاهده میکنید.
- درباره خودتان بگویید.
- رزومه خود را برایم شرح دهید.
- چطور از این موقعیت شغلی مطلع شدید؟
- چرا میخواهید در این شرکت کار کنید؟
- چرا باید شما را استخدام کنیم؟
- بزرگترین نقاط قوت شما چیست؟
- چه چیزی نقطه ضعف شما محسوب میشود؟
- بزرگترین دستاورد حرفهای شما چیست؟
- درباره زمانی که اشتباه کردید، بگویید.
- چرا شغل فعلی خود را ترک میکنید؟
- چه نوع محیط کاری را ترجیح میدهید؟
- رئیس و همکارانتان شما را چگونه توصیف میکنند؟
- با موقعیتهای استرسزا و فشار چگونه برخورد میکنید؟
- چه چیزی به شما انگیزه میدهد؟
- چگونه کار خود را اولویتبندی میکنید؟
- دوست دارید چگونه مدیریت شوید؟
- خود را در پنج سال آینده کجا میبینید؟
- چه چیزی شما را منحصر به فرد میکند؟
- انتظارات حقوقی شما چیست؟
- از چه زمانی میتوانید شروع کنید؟
- آیا سوالی از ما دارید؟
در ادامه هر کدام از سوالات فوق و نحوه پاسخ به آنها را با عمق بیشتری بررسی میکنیم.
نمونه سوالات مصاحبه استخدامی به همراه پاسخ
درباره خودتان بگویید
این سوال، ساده به نظر میرسد، اما سوال بسیار مهمی است و بسیاری از افراد برای پاسخ به آن آماده نیستند. نکته کلیدی این است که کل سابقه کاری خود را تعریف نکنید. در عوض، یک معرفی کوتاه، قانع کننده و مرتبط با شغل ارائه دهید.
لیلی ژانگ، نویسنده و مشاور شغلی موسسه فناوری ماساچوست، توصیه میکند از فرمول حال، گذشته و آینده استفاده کنید. کمی در مورد نقش فعلی خود صحبت کنید (از جمله دامنه مسئولیتها و شاید یک دستاورد بزرگ)، سپس توضیح دهید که چگونه به این جایگاه رسیدهاید و تجربیات مرتبط خود را بیان کنید. در نهایت، به این موضوع بپردازید که چرا این شغل را میخواهید و چرا برای آن فرد مناسبی هستید.
نمونه پاسخ به سوال “درباره خودتان بگویید“:
“خب، من در حال حاضر مدیر حسابداری در شرکت… هستم،. قبل از آن، در شرکت …به عنوان کارشناس ارشد حسابداری فعالیت میکردم و در آن شرکت توانستم فرایندهای حسابداری را با کمک نرم افزار با سرعت و دقت بیشتری پایه گذاری کنم. در حالی که از کاری که انجام میدادم واقعا لذت میبردم، دوست داشتم فرصتی داشته باشم تا با یک شرکت بزرگتر، به عنوان مدیر حسابداری کار کنم، به همین دلیل است که از این فرصت در شرکت شما بسیار هیجان زده هستم.”
رزومه خود را برایم شرح دهید
همانطور که سوال “درباره خودتان بگویید” رایج است، سوال “رزومه خود را برایم شرح دهید” نیز یکی دیگر از سوالات متداول شروع مصاحبه است. پاسخ شما باید صلاحیتهایتان را بر اساس مشاغل گذشته نشان دهد و داستان شغلی شما را روایت کند. همانطور که در مورد سوال “درباره خودتان بگویید” گفتیم، میتوانید با شغل فعلی خود شروع کنید و سپس در مورد اینکه چه چیزی شما را به اینجا رسانده و به کجا میروید صحبت کنید. اما صرف نظر از این، زمانی که در مورد “گذشته” و “حال” خود صحبت میکنید، مرتبطترین تجربیات و دستاوردهای خود را برای این شغل برجسته کنید و با صحبت در مورد آینده جمعبندی کنید، یعنی گذشته و حال خود را به هم وصل کنید تا نشان دهید چرا این شغل باید شغل بعدی باشد که به رزومه خود اضافه میکنید.
نمونه پاسخ به سوال “رزومه خود را برایم شرح دهید“
“خب، همانطور که از رزومه من پیداست، مسیر پیچ در پیچی را طی کردم تا به جایی که امروز هستم برسم. در دانشگاه، در دو رشته شیمی و ارتباطات به صورت همزمان تحصیل کردم. خیلی زود متوجه شدم که کار تمام وقت در آزمایشگاه مناسب من نیست و در مقطعی متوجه شدم که بیش از هر چیزی به کلاس آزمایشگاهی که در آن دستیار آموزشی بودم علاقهمند هستم.
بنابراین، زمانی که فارغ التحصیل شدم، شغلی در بخش فروش یک شرکت محصولات بهداشتی مصرفی پیدا کردم، جایی که از تجربه تدریس خود استفاده کردم و بیشتر در مورد آموزش به افرادی که سابقه علمی ندارند، یاد گرفتم. سپس مدیر فروش شرکت… شدم که در آنجا مسئولیت آموزش اصول فروش به فروشندگان جدید را بر عهده داشتم. به طور میانگین، کارآموزان من در اولین سه ماه خود نسبت به کارآموزان سایر مربیان، قراردادهای بیشتری را بستند. به علاوه، از آموزش هر کارمند جدید و دیدن پیشرفت و موفقیت آنها بسیار رضایت کسب میکردم. آن موقع بود که در کلاسهای شبانه برای دریافت گواهینامه تدریس شیمی شرکت کردم.
سال گذشته شغل تمام وقت خود را ترک کردم تا دوره کارآموزی تدریس خود را در دبستان راه دانش به پایان برسانم و در طول تابستان در یک کمپ علمی کار کردم و به بچه های 10 تا 12 ساله مفاهیم اولیه شیمی و بهترین روشها برای آزمایشهای ایمن را آموزش دادم. حالا، من مشتاق هستم که اولین شغل تمام وقت تدریس خود را پیدا کنم، و مدرسه شما انتخاب اول من است. نسبت پایین دانش آموز به معلم به من این امکان را میدهد که برای آموزش هر دانش آموز به بهترین شکل ممکن زمان بگذارم که این مورد علاقه من در این شغل است.”
چطور از این موقعیت شغلی مطلع شدید؟
این سوال هم به نظر ساده میآید، اما در واقع فرصت فوق العادهای برای برجسته شدن و نشان دادن علاقه و ارتباط شما با شرکت است. به عنوان مثال، اگر از طریق یک دوست یا ارتباط حرفهای از این موقعیت مطلع شدهاید، نام آن فرد را ذکر کنید و سپس به اشتراک بگذارید که چرا این شغل برای شما جالب است. اگر از طریق یک رویداد یا مقاله با شرکت آشنا شدهاید، آن را به اشتراک بگذارید. حتی اگر این موقعیت را از طریق یک سایت کاریابی معمولی پیدا کردید، به طور خاص به اشتراک بگذارید که چه چیزی در مورد این شغل توجه شما را جلب کرد.
نمونه پاسخ به سوال “چطور از این موقعیت شغلی مطلع شدید؟“
“من از طریق دوستی از دوستانم به نام حمید از این موقعیت شغلی در تیم محصول شما مطلع شدم و از آنجایی که طرفدار برند شما هستم و مدتی است که شرکت شما را دنبال میکنم، تصمیم گرفتم برای این شغل درخواست بدهم.”
چرا میخواهید در این شرکت کار کنید؟
از پاسخهای کلیشهای پرهیز کنید! اگر حرفی که میزنید در مورد تعداد زیادی از شرکتهای دیگر هم صدق کند، یا اگر پاسخ شما باعث شود شبیه سایر متقاضیان به نظر برسید، فرصتی برای متمایز شدن را از دست دادهاید.
ژانگ یکی از این چهار استراتژی را توصیه میکند:
- تحقیقات خود را انجام دهید و به چیزی اشاره کنید که این شرکت را منحصر به فرد میکند و واقعاً برای شما جذاب است.
- در مورد اینکه از زمانی که برای اولین بار در مورد این شرکت شنیدید، چگونه شاهد رشد و تغییر آن بودهاید، صحبت کنید.
- روی فرصتهای رشد آتی سازمان و اینکه چگونه میتوانید در آن مشارکت داشته باشید تمرکز کنید.
- اینکه چه چیزی از تعاملاتتان با کارمندان شرکت تا به حال شما را هیجان زده کرده است را به اشتراک بگذارید.
هر مسیری را که انتخاب میکنید، مطمئن شوید که پاسخ شما خاص و دقیق باشد.
نمونه پاسخ به سوال “چرا میخواهید در این شرکت کار کنید؟“
“در وبسایت شما دیدم که شما برای شرکت جدید خود، موقعیتهای شغلی جدیدی را استخدام میکنید. من در مورد مرکز داده جدیدی که در آنجا در حال ساخت هستید، کمی بیشتر مطالعه کردم و این فرصت برای من جالب است، زیرا میتوانم در این فرصت شغلی علاوه بر انتقال تجربیات خودم از هم تیمیها هم بیشتر یاد بگیرم. همچنین از طریق مقالهای متوجه شدم که شما در خارج از ایران نیز در حال گسترش هستید. من به طور روان به زبان انگلیسی صحبت میکنم و میتوانم در هر زمان که لازم باشد به برقراری ارتباط میان طرفین هم کمک کنم.”
این مقاله را هم مطالعه کنید: چگونه مصاحبه کنیم؟ (راهنمای مصاحبه کاری) (+ویدیو)
چرا باید شما را استخدام کنیم؟
این سوال مصاحبه، مستقیم (و همچنین ترسناک!) به نظر میرسد، اما اگر از شما پرسیده شود، خوش شانس هستید: هیچ فرصت بهتری برای فروش خود و مهارتهایتان به مصاحبهگر وجود ندارد. کار شما در اینجا این است که پاسخی تهیه کنید که سه مورد زیر را پوشش دهد:
1. شما نه تنها میتوانید کار را انجام دهید، بلکه نتایج عالی نیز به دست آوردید؛
2. با تیم و فرهنگ شرکت سازگار خواهید بود؛
3. استخدام شما نسبت به سایر کاندیداها بهتر خواهد بود.
نمونه پاسخ به سوال “چرا باید شما را استخدام کنیم؟”
“میدانم که شما در شرکت رشد زیادی داشتهاید و چندین استارت آپ را تاسیس کردید. بر اساس تجربهام میدانم که فروش محصولات جدید، میتواند برای تیم فروش چالشبرانگیز باشد. فروش محصولی که میشناسید همیشه آسانتر است. من بیش از یک دهه تجربه به عنوان مربی فروش دارم، اما مهمتر از آن، بیشتر این سالها با تیمهای فروش کار میکردم که دقیقاً در شرایط مشابهی قرار داشتند و مطمئن هستم که میتوانم با اجرای یک برنامه آموزشی موثر، اطمینان حاصل کنم که تیم فروش شما نسبت به فروش محصولات جدید اعتماد به نفس و اشتیاق کافی را داشته باشند.”
بزرگترین نقاط قوت شما چیست؟
این فرصتی است تا در مورد چیزی صحبت کنید که شما را عالی و مناسب این نقش میکند. هنگام پاسخ به این سوال، به کیفیت فکر کنید، نه کمیت. به عبارت دیگر، لیستی از صفات را ردیف نکنید. در عوض، یک یا چند ویژگی خاص را انتخاب کنید که به این موقعیت مرتبط است و آنها را با مثالهایی توضیح دهید.
داستانها همیشه به یاد ماندنیتر از کلی گوییها هستند.
نمونه پاسخ به سوال “بزرگترین نقاط قوت شما چیست؟“
“یکی از بزرگترین نقاط قوت من توانایی ایجاد نظم در محیطهای پرهرج و مرج و اجرای فرآیندهایی برای آسانتر کردن کارهاست. در نقش فعلی خود به عنوان دستیار اجرایی مدیرعامل، فرآیندهای جدیدی را طراحی کردم، مثل زمانبندی جلسات و برنامهریزی دستور کارهای ماهانه مدیرعامل و فرایند حضور در رویدادها. همه در شرکت میدانستند که کارها چگونه انجام میشود و این ساختارها به کاهش استرس و تعیین انتظارات در همه طرفها کمک کرد. من مشتاق هستم که از همین رویکرد در شغل جدیدم به عنوان مدیر اجرایی در استارت آپ استفاده کنم. چون در استارت آپ همه چیز جدید و دائماً در حال رشد است و مقدار مناسب ساختار میتواند به روان نگه داشتن کارها کمک کند.”
چه چیزی نقطه ضعف شما محسوب میشود؟
مصاحبهکننده با این سوال در واقع سعی در سنجش خودآگاهی و صداقت شما دارد. بنابراین “هیچ چیز! من کامل هستم!” پاسخ مناسبی نیست. ویژگی را مطرح کنید که با آن مشکل دارید اما برای بهبود آن تلاش میکنید. به عنوان مثال، شاید هرگز در سخنرانی در جمع قوی نبودهاید، اما اخیرا داوطلب شدهاید جلساتی را اداره کنید تا در هنگام صحبت در جمع راحتتر شوید.
نمونه پاسخ به سوال “به نظر شما چه چیزی نقطه ضعف شما محسوب میشود؟“
“برای من به عنوان یک مدیر سخت است که تشخیص دهم افرادی که با آنها کار میکنم تحت فشار کاری زیاد هستند؟ یا از حجم کاری خود ناراضی هستند. البته اخیرا برای رفع این مشکل جلسات بررسی هفتگی برگزار میکنم و از اعضای تیمم سوالاتی را میپرسم مثل این که آیا احساس میکنند بر حجم کار خود مسلط هستند، یا چگونه میتوانم از آنها بهتر حمایت کنم و آیا از کاری که انجام میدهند، راضی هستند. حتی اگر پاسخ آنها «همه چیز خوب است» باشد، این جلسات واقعاً برای من موثر بوده و زمینه ساز یک رابطه خوب و مبتنی بر اعتماد است.”
بزرگترین دستاورد حرفهای شما چیست؟
هیچ چیز بهتر از سابقه دستیابی به نتایج شگفت انگیز در مشاغل گذشته، نشان دهنده مناسب بودن شما برای استخدام نیست، بنابراین هنگام پاسخ به این سوال مصاحبه خجالت نکشید! یک راه عالی برای انجام این کار استفاده از تکنیک STAR است: موقعیت، وظیفه، اقدام، نتایج. موقعیت و وظیفه را شرح دهید (به عنوان مثال، “در آخرین شغل من به عنوان یک تحلیلگر، وظیفه من مدیریت فرآیند صدور صورت حساب بود” ). سپس آنچه انجام دادید (اقدام) و آنچه به دست آوردید (نتیجه) را شرح دهید: «در عرض یک ماه، فرآیند را سادهسازی کردم که باعث صرفهجویی 10 نفر ساعت در ماه برای گروه من شد و خطاهای صورتحسابها را 25 درصد کاهش داد».
نمونه پاسخ به سوال “بزرگترین دستاورد حرفهای شما چیست؟“
“بزرگترین دستاورد من زمانی بود که با شرکتی در زمینه روشنایی کار میکردم. من در آن شرکت یک مشتری بزرگ را برای تبدیل روشناییهای قدیمی به لامپهای LED کم مصرف متقاعد کردم. نقش من تبلیغ و فروش لامپهای کم مصرف و در عین حال ترویج مزیت بلندمدت کاهش هزینههای انرژی بود. مجبور شدم راهی برای آموزش مسئولان روشنایی شهر در مورد ارزش لامپهای کم مصرفمان ایجاد کنم که چالش برانگیز بود زیرا محصولات ما در مقایسه با گزینههای دیگر، هزینه اولیه بالایی داشتند. من یک بسته اطلاعاتی ایجاد کردم و رویدادی را برای مقامات شهر برگزار کردم. در آنجا توانستم محصول شرکت را به نمایش بگذارم، به سؤالات پاسخ دهم و ارزش لامپهای LED را در بلندمدت ترویج کنم. جلب رضایت مردم از اهمیت بالایی برخوردار بود و من توانستم با این رویدادها به طیف وسیعی از اعضای جامعه برسم. من نه تنها به هدف فروش سال اول خود به مبلغ10 میلیارد تومان رسیدم، بلکه توانستم قرارداد دیگری را در یک شهر همسایه منعقد کنیم و افتخار میکنم که بگویم ظرف یک سال به عنوان نماینده فروش ارشد ارتقا پیدا کردم.”
درباره زمانی که اشتباه کردید، بگویید.
احتمالاً زمانی که میخواهید مصاحبه کننده را تحت تأثیر قرار دهید و شغلی به دست آورید، تمایل زیادی به بیان اشتباهات گذشته ندارید. اما موی میگوید که صحبت کردن در مورد اشتباه و جلب نظر کسی، یکدیگر را نقض نمیکنند. در واقع، اگر این کار را درست انجام دهید، میتواند به شما کمک کند. این موضوع کلید صداقت است.
بدون اینکه دیگران را مقصر بدانید، اشتباه را بیان کرده و توضیح دهید که از اشتباه خود چه چیزی یاد گرفتهاید و چه اقداماتی انجام دادهاید تا مطمئن شوید دوباره اتفاق نمیافتد. کارفرمایان به دنبال افرادی هستند که خودآگاه باشند، بتوانند بازخورد را بپذیرند و برای بهتر شدن تلاش کنند.
نمونه پاسخ به سوال “درباره زمانی که اشتباه کردید، بگویید.”
“در اوایل کارم، ضرب الاجلی را فراموش کردم که در نهایت منجر به از دست دادن یک پروژه برای ما شد. عوامل زیادی در این امر دخیل بودند، اما در نهایت، من کسی بودم که اشتباه کردم. از آن تجربه، به عقب برگشتم و واقعاً به این فکر کردم که چه چیزی را میتوانستم کنترل کنم و چه چیزی را باید تغییر میدادم. معلوم شد که به اندازهای که فکر میکردم مدیریت زمان نداشتم. با رئیسم نشستم، در مورد چگونگی بهبود مهارتهای مدیریت زمان خود پیشنهاداتی خواستم و چند ماه بعد توانستم یک پروژه بزرگتر برای بخش بدست آورم.”
چرا شغل فعلی خود را ترک میکنید؟
این یک سوال دشوار است، اما مطمئن باشید که از شما پرسیده خواهد شد. پاسخ خود را حتما مثبت نگه دارید. با منفی بافی در مورد کارفرمای فعلی خود چیزی به دست نمیآورید. در عوض، مسائل را به گونهای مطرح کنید که نشان دهد شما، مشتاق به پذیرش فرصتهای جدید هستید و نقشی که برای آن مصاحبه میکنید، تناسب بیشتری با شما دارد.
به عنوان مثال، “من واقعاً دوست دارم از ابتدا تا انتها، بخشی از توسعه محصول باشم و میدانم که در اینجا این فرصت را خواهم داشت.”
نمونه پاسخ به سوال “چرا شغل فعلی خود را ترک میکنید؟“
“من برای چالش بعدی در حرفهام آماده هستم. افرادی که با آنها کار میکردم و پروژههایی که روی آنها کار میکردم را دوست داشتم، اما بعد از سه سال کار متوجه شدم که کارها روتین شده و به اندازه گذشته به چالش کشیده نمیشوم. به جای اینکه اجازه دهم بیش از حد راحت باشم، تصمیم گرفتم به دنبال موقعیتی باشم که در آن بتوانم به رشد خود ادامه دهم.”
چه نوع محیط کاری را ترجیح میدهید؟
به طور ایده آل، محیطی شبیه به محیط شرکتی که برای آن درخواست میدهید را توصیف کنید.
نمونه پاسخ به سوال “چه نوع محیط کاری را ترجیح میدهید؟“
“من واقعاً از محیط کار فعلیام خوشم میآید. مدیر من یک فرد حامی است و همیشه وقتی با مشکلی روبرو میشوم حاضر به کمک است و به من اعتماد دارد، بنابراین آزادی زیادی در نحوه برنامهریزی و اولویتبندی دارم که برای من بسیار مهم است. ما همه ما با هم ناهار میخوریم و تیم ما جلسات بررسی زیادی دارد و به طور مکرر ارتباط برقرار میکند، بنابراین همچنان فرصتهای زیادی برای تبادل ایده با یکدیگر داریم. من محیط کاری مبتنی بر همکاری را دوست دارم.”
رئیس و همکارانتان شما را چگونه توصیف میکنند؟
اول، صادق باشید و به یاد داشته باشید، اگر به مرحله نهایی برسید، مدیر استخدام با رئیس و همکاران سابق شما تماس خواهد گرفت. سپس سعی کنید نقاط قوت و ویژگیهایی را که در بخشهای دیگر مصاحبه در مورد آنها صحبت نکردهاید، مانند اخلاق کاری قوی یا تمایل به مشارکت در پروژههای دیگر را بیان کنید.
نمونه پاسخ به سوال “رئیس و همکارانتان شما را چگونه توصیف میکنند؟“
«در واقع، در آخرین بررسی عملکردم در ماه آذر، سرپرست مستقیم من، مرا فردی باانگیزه و کسی که از مشکلات سخت دوری نمیکند، توصیف کرد. نقش من شامل چالش زیادی در محل است و وقتی اوضاع خراب میشود، معمولاً من باید آن را برطرف کنم من هم به جای اینکه مشکل را به تیم برگردانم، همیشه سعی میکنم اول خودم هر کاری از دستم بر میآید انجام دهم. فکر میکنم مدیرم هم مرا این گونه توصیف میکند.”
با موقعیتهای استرسزا و فشار چگونه برخورد میکنید؟
این شاید سوال دیگری باشد که تمایل داشته باشید از آن طفره بروید. اما مهم است که این سوال را رد نکنید و نگویید، “من فقط سرم را پایین میاندازم و آن را تحمل میکنم”، یا “استرس نمیگیرم”. در عوض، در مورد استراتژیهای خود برای مقابله با استرس صحبت کنید (مثلا اینکه هر روز 10 دقیقه مدیتیشن میکنید یا میدوید یا یک چک لیست برنامهریزی روزانه دارید). اگر میتوانید یک مثال واقعی از یک موقعیت استرسزا ارائه دهید.
نمونه پاسخ به سوال “با موقعیتهای استرسزا و فشار چگونه برخورد میکنید؟“
“با فکر کردن به نتیجه نهایی انگیزه خود را حفظ میکنم. به تجربه دریافتهام که حتی در بحبوحه یک موقعیت چالشبرانگیز، یادآوری اهدافم و دیدن خروجی نهایی به من کمک میکند یک قدم به عقب بردارم و مثبت بمانم”.
چگونه کار خود را اولویتبندی میکنید؟
مصاحبهکنندگان میخواهند بدانند که شما میتوانید زمان خود را مدیریت کنید. با صحبت در مورد هر سیستمی که برای برنامهریزی دارید شروع کنید و روی یک مثال واقعی تمرکز کنید.
نمونه پاسخ به سوال “چگونه کار خود را اولویتبندی میکنید؟“
“بدون لیست کارهای روزانهام گم میشوم! در ابتدای هر روز کاری، کارهایی را که باید انجام دهم یادداشت میکنم و آنها را از بالاترین اولویت به پایینترین اولویت لیست میکنم. البته که اولویتها به طور غیرمنتظرهای تغییر میکنند. مثلا هفته گذشته، قصد داشتم بیشتر وقتم را صرف تماس تلفنی با آژانسهای تبلیغاتی برای گرفتن قیمت برای برگزاری یک کمپین کنم. وقتی با مدیرم یک چک سریع انجام دادم او گفت که به کمک فوری برای تهیه یک ارائه مهم برای یک مشتری بالقوه نیاز دارد. کار انعطافپذیرتر را به پایان هفته منتقل کردم و چند ساعت بعد را صرف آمادهسازی ارائه مشتری کردم. من تلاش میکنم تا ارتباطم را با مدیر و همکارانم باز نگه دارم. مثلا اگر روی کاری تمرکز میکنم که انجام آن زمان زیادی طول میکشد، سعی میکنم در اسرع وقت به تیمم اطلاع دهم. یا اگر حجم کاری من غیرقابل مدیریت شود، با رئیس خود در مورد اینکه کدام موارد میتوانند به انتهای لیست اولویتها منتقل شوند، صحبت میکنم و سعی میکنم انتظارات مربوط به ضرب الاجلهای مختلف را تشخیص دهم”.
چه چیزی به شما انگیزه میدهد؟
مصاحبه کننده در این سوال میخواهد مطمئن شود که شما در مورد این نقش در این شرکت هیجان زده هستید و در صورت انتخاب شدن، انگیزه موفقیت خواهید داشت. بنابراین به عقب برگردید و به آنچه در نقشهای قبلی به شما انرژی داده است فکر کنید. یک مورد را انتخاب کنید. اگر صادق باشید، که باید باشید، اشتیاق شما مشهود خواهد بود.
نمونه پاسخ به سوال “چه چیزی به شما انگیزه میدهد؟”
“من علاقه زیادی برای یادگیری چیزهای جدید و بر عهده گرفتن مسئولیتهای جدید دارم تا به طور مداوم به عنوان یک کارمند رشد کنم و سهم بیشتری در موفقیت تیم و سازمان خود داشته باشم. در شرکت قبلی به طور داوطلبانه برای کمک به تدارکات وارد عمل شدم و نحوه انجام کارهای حمل و نقل را به طور کارآمد یاد گرفتم. همین تجربه به من کمک زیادی کرد تا سال گذشته به عنوان مدیر عملیات ارتقا پیدا کنم و به عهده گرفتن این نقش مدیریتی انگیزههای مرا چند برابر کرد.”
این مقاله را هم مطالعه کنید: در مصاحبه استخدامی انگیزههای متقاضی را بسنجید.
دوست دارید چگونه مدیریت شوید؟
این سوال دیگری است که به ارزیابی تناسب شما با سازمان مرتبط است. به عقب برگردید و به آنچه در گذشته برای شما خوب عمل کرده یا نکرده است، فکر کنید. مدیرهای قبلی چه کارهایی را برای موفقیت و رشد انگیزه شما انجام دادند؟ روی یک یا دو مورد تمرکز کنید و همیشه آنها را با یک چارچوب مثبت بیان کنید. اگر بتوانید یک مثال مثبت از یک مدیر عالی ارائه دهید، پاسخ شما قویتر میشود.
نمونه پاسخ به سوال “دوست دارید چگونه مدیریت شوید؟“
“من از اینکه دستم در پروژههای مختلف باز باشد لذت میبرم، بنابراین دوست دارم با مدیرانی کار کنم که به کارمندان خود اجازه دهند آزمایش کنند، مستقل باشند و به صورت متقابل با تیمهای دیگر کار کنند. در عین حال، من واقعاً استقبال میکنم که مدیرم از من حمایت کند و رویکرد مربیگری داشته باشد.
خود را در پنج سال آینده کجا میبینید؟
اگر از شما این سوال پرسیده شد، در مورد اهداف آینده خود صادق و خاص باشید، اما این را در نظر بگیرید: یک مدیر استخدام میخواهد بداند که:
- آیا انتظارات واقع بینانهای را برای حرفه خود تعیین کردهاید؟
- آیا جاه طلبی دارید (یعنی این مصاحبه اولین باری نیست که به این سوال فکر میکنید)
- آیا این موقعیت با اهداف رشد شما مطابقت دارد؟
بهترین کار این است که واقع بینانه در مورد اینکه این موقعیت میتواند شما را به کجا ببرد فکر کنید و در همین راستا پاسخ دهید. اشکالی ندارد که بگویید کاملاً مطمئن نیستید که آینده چه چیزی برای شما رقم خواهد زد، اما میبینید این تجربه نقش مهمی در کمک به شما برای تصمیمگیری دارد.
نمونه پاسخ به سوال “خود را در پنج سال آینده کجا میبینید؟”
“در پنج سال آینده، دوست دارم در موقعیتی باشم که به عنوان یک طراح برجسته کار کنم. تجربه کار برای یک آژانس طراحی را به دست آوردهام و در کل در مورد این صنعت بیشتر میدانم. مهارتهای فنی خود را افزایش دادهام و یاد گرفتهام که چگونه بازخورد مشتریان را دریافت کنم و آن را در کار خود بگنجانم.
با توجه به این موقعیت شغلی در شرکت شما، فرصتی برای طراحی انواع مختلفی از محصولات نهایی از جمله وبسایتها، برندسازی و کمپینهای تبلیغاتی برای انواع مختلف مشتریان را به دست خواهم آورد تا قبل از تمرکز بر روی یک مورد خاص، ببینم واقعاً در کجا توانمندتر هستم.”
چه چیزی شما را منحصر به فرد میکند؟
«آنها واقعاً میخواهند پاسخ را بدانند». دلیلی به آنها بدهید تا شما را از سایر کاندیداهای مشابه انتخاب کنند. کلید این است که پاسخ خود را با شغل مورد نظر، مرتبط نگه دارید. بنابراین این که شما میتوانید دور پارک را در شش دقیقه بدوید یا یک چالش اطلاعات عمومی را پشت سر بگذارید، ممکن است به شما در گرفتن شغل کمک نکند (اما خب، به شغل بستگی دارد!). از این فرصت استفاده کنید تا چیزی به آنها بگویید که به شما نسبت به رقبایتان برتری بدهد. روی یک یا دو مورد تمرکز کنید و فراموش نکنید هر آنچه میگویید را با مدرک تأیید کنید.
نمونه پاسخ به سوال “چه چیزی شما را منحصر به فرد میکند؟”
“من انیمیشن را از پایه به خودم یاد دادم. در دانشگاه به آن علاقهمند شدم و با منابع محدودی که در اختیار داشتم، تصمیم گرفتم خودم دست به کار شوم و از طریق منابع مختلف اینترنتی آن را آموختم. این رویکردی است که در تمام جنبههای کارم به عنوان یک ویرایشگر ویدیو در پیش میگیرم. من فقط منتظر اتفاقات نمینشینم و همیشه مشتاق هستم وارد عمل شوم و پروژههای جدید را بر عهده بگیرم، مهارتهای جدیدی یاد بگیرم یا ایدههای جدید را به اشتراک بگذارم”.
انتظارات حقوقی شما چیست؟
قانون شماره یک پاسخ به این سوال این است که از قبل الزامات حقوقی خود را تعیین کنید، در مورد حقوق مشاغل مشابه تحقیق کنید. حتماً تجربه، تحصیلات، مهارتها و نیازهای شخصی خود را نیز در نظر بگیرید!
مربی حرفهای Muse، جنیفر فینک، پیشنهاد میکند یکی از سه استراتژی را انتخاب کنید:
- یک محدوده حقوقی ارائه دهید: اما فینک میگوید، پایین محدوده اعلام شده خود را به سمت میانه تا بالای آن چیزی که واقعاً برای آن امیدوار هستید، نگه دارید.
- سوال را برگردانید: فینک میگوید، چیزی شبیه به “این سوال خوبی است: میشود بازه حقوقی این نقش را به اشتراک بگذارید؟”
- پاسخ را به تعویق بیندازید: به مصاحبه کننده خود بگویید که قبل از بحث در مورد حقوق، دوست دارید در مورد نقش یا سایر اجزای بسته جبران خدمت بیشتر بدانید.
نمونه پاسخ به سوال “انتظارات حقوقی شما چیست؟“
“با در نظر گرفتن تجربه و گواهینامههای من، که قبلاً گفتید برای تیم بسیار مفید خواهد بود، من برای این نقش به دنبال چیزی بین 800 تا 900 میلیون در سال هستم. اما برای من، مزایا نیز قطعا مهم هستند. سالن ورزشی رایگان داخل محل، مزایای رفت و آمد و سایر مزایا قطعا به من امکان میدهد تا از نظر حقوق کمی انعطافپذیر باشم”.
از چه زمانی میتوانید شروع کنید؟
هدف شما در اینجا باید تعیین انتظارات واقع بینانه باشد که هم برای شما و هم برای شرکت مفید باشد. اگر برای شروع فوری آماده هستید میتوانید پیشنهاد دهید که ظرف یک هفته شروع به کار میکنید. اما اگر نیاز به اطلاعرسانی به کارفرمای فعلی خود دارید، از گفتن آن نترسید. کارفرماها این را درک میکنند و به این موضوع احترام میگذارند که شما قصد دارید کارها را به درستی تمام کنید. همچنین قابل قبول است که بخواهید بین شغلها استراحت کنید.
نمونه پاسخ به سوال “از چه زمانی میتوانید شروع کنید؟“
“من از فرصت پیوستن به تیم شما هیجان زده هستم. من دو پروژه را باید در نقش فعلی خود در شرکت… تحویل دهم و برای انتقال کار به همکارانم به دو هفته زمان نیاز دارم و خوشحال میشوم که پس از آن با تیم شما همراه شوم.
آیا سوالی از ما دارید؟
حتما میدانید که مصاحبه فقط فرصتی برای مدیر استخدام برای ارزیابی شما نیست، بلکه فرصتی است تا شما هم بررسی کنید که آیا شغل مورد نظر مناسب است یا خیر.
در مورد موقعیت شغلی چه میخواهید بدانید؟ چند سوال خوب آماده کنید مثل:
- بهترین بخش کار در اینجا چیست؟
- در مورد محصولات جدید یا برنامههای رشد خود چه میتوانید به من بگویید؟
- با چه تیمی کار خواهم کرد؟
- چه دورههای آموزشی را خواهم داشت؟
اگر برای یک نقش دورکاری مصاحبه میکنید، سوالات خاصی وجود دارد که ممکن است بخواهید بپرسید.
اگر در حال حاضر در حرفه مدیریت منابع انسانی مشغول به کار هستید یا قصد ورود به این حرفه را دارید دوره جامع مدیریت منابع انسانی آکادمی تخصصی مدیریت منابع انسانی به شما کمک میکند به دانش حرفهای مورد نیاز یک متخصص منابع انسانی تسلط پیدا کنید.
منبع:
https://www.themuse.com/advice/interview-questions-and-answers
تهیه و ترجمه: مسعود شکری
درباره مسعود شکری
مسعود شکری هستم، دانشجوی دکتری مدیریت سیستمها و فعال در حوزه منابع انسانی. همیشه به تولید محتوا علاقه داشتم و اکنون این علاقه در خدمت منابع انسانی قرار گرفته است. تلاش برای رشد و توسعه دیگران همواره یکی از لذت بخشترین کارها برایم بوده و سعی میکنم با زبان و قلم و شغلم، این مهم را به سر منزل مقصود برسانم. (mshekari95@gmail.com)
نوشته های بیشتر از مسعود شکریمطالب زیر را حتما مطالعه کنید
دوره های آموزشی مرتبط
دوره آموزشی جامعهپذیری کارکنان
دوره آموزشی پرورش متخصص حرفهای جذب و استخدام
دوره آموزشی طراحی و اجرای برند کارفرمایی
دوره آموزشی مصاحبهگری حرفهای
دوره آموزشی مصاحبه شایستگی محور
1 دیدگاه
به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.
اگر رزومه خوبی داشته باشید و برای فرصت شغلی مرتبطی رزومه ارسال کرده باشید، مطمئناً با عملکرد خوب و حرفهای در جلسه مصاحبه میتوانید شانس استخدام خود را به مقدار قابلملاحظهای افزایش بدهید