مدیریت عملکرد کارکنان
مدیریت عملکرد در کنار جذب و استخدام دو فرآیند اصلی مدیریت منابع انسانی هستند که بیشترین سهم و نقش را در تقویت، تحکیم، تعمیق و یا تغییر فرهنگ سازمانی دارند، چرا که معیارها و ملاکهای ارزیابی، نشاندهنده و منعکس کننده ارزشها، اولویتها، استراتژیها و چالشهای سازمان هستند و به کارکنان نشان میدهند که هنجارها و استانداردهای سازمان چیست و سازمان(و مدیران آن) از کارکنان چه انتظارات و توقعاتی دارند.
پس از یک انتخاب و استخدام مناسب و شایسته محور که باید اطمینان دهد که بین فرد و شغل تناسب لازم و کافی وجود دارد، مدیریت عملکرد میتواند از طریق ارزیابی رفتارها و عملکردها، پاداش دادن به رفتارها و عملکردهای مطلوب و آموزشهای لازم اثرگذاری زیادی بر عملکرد کارکنان داشته باشد.
اما سیستمهای ارزیابی عملکرد سنتی با تاکید زیاد روی پاداشها و تنبیههای مالی آن هم به صورت سالی یکبار که رویکرد رایج بسیاری ازسازمانهای ایرانی است، موضوعی است که سد راه بهبود عملکرد کارکنان و رشد آنها در آینده میباشد. در مقابل طراحی سیستم مدیریت عملکرد بر مبنای گفت و گوهای منظم در مورد عملکرد و توسعه، کارکنان را آماده پاسخگویی به نیازهای سازمانی جهت رقابتی بودن در حال و آینده مینماید.
مدیریت عملکرد، در مفهوم جدید خود، چرخهای است که به مدیران و سرپرستان کمک میکند تا پس از هدف گذاری و برنامهریزی در مورد رفتار و عملکرد کارکنانشان (که باید در ابتدای هر دوره زمانی ارزیابی انجام شود) به ارزیابی میزان و کیفیت اجرای برنامهها و تحقق اهداف در پایان دوره بپردازند و از طریق ریشهیابی و تحلیل رفتارها و عملکردهای رضایت بخش و مطلوب یا غیر رضایت بخش و نامطلوب و با کمک به کارگیری مستمر این چرخه، زمینه را برای بهبود عملکرد و ارتقای رفتار کارکنان فراهم کنند.
اگر چه مفهوم مديريت عملكرد، مفهوم جديدي به حساب میآيد، اما ارزيابی عملكرد طي چند دهه گذشته از جمله بحث انگيزترين خدمات پرسنلي و فعاليتهاي مديريتی بوده است و ميتوان گفت كه مديريت عملكرد با مطرح ساختن مجموعهای از ديدگاهها و برانگيختن احساسات گوناگون، يكي از پيچيدهترين فعاليتها و فرآيندهای مديريت منابع انساني است. چرخه مدیریت عملکرد کارکنان در شکل زیر نمایش داده شده است.
چرخه مدیریت عملکرد کارکنان
مرحله اول: هدف گذاری و برنامه ریزی اول دوره
در این مرحله، اهداف و انتظارات، استانداردها، رفتارها و ارزشها و هر چه باید توسط کارمند انجام یا رعایت شود، مورد گفتگوی اقناعی قرار میگیرد. اهداف و انتظاراتی که در این مرحله طرح و در مورد آنها توافق میشود باید از اهداف کلان سازمان ریشه گرفته باشد و به تحقق همین اهداف مربوط و مرتبط باشد.
مرحله دوم: هدایت، حمایت و مربی گری طی دوره
در این مرحله، مدیر و سرپرست بر کم و کیف کار کارمند نظارت میکند، او را راهنمایی و تشویق میکند، او را از انحرافات یا مغایرتها رفتار و عملکردش در مقایسه با اهداف و انتظارات آگاه میکند، به کارمند بازخوردهای پر تعداد اما به موقع میدهد. ابزار و امکانات لازم و همچنین آموزشهای مورد نیاز کارمند را تأمین کرده و در اختیار او قرار میدهد.
مرحله سوم: ارزیابی عملکرد در پایان دوره
مدیر و سرپرست باید در پایان دوره ارزیابی، رفتار و عملکرد کارکنان را در مقایسه با آنچه توافق و در مورد آن هدف گذاری شده بود ارزیابی کند و در صورت لزوم کارکنان را از نظر عملکرد رتبه بندی کند. در ارزیابی رفتار و عملکرد باید وارد جزئیات شد و با دقت نشان داد که کدام عملکردها و رفتارها در حد انتظار و قابل قبول بودهاند، کارمند در کدام رفتارها و عملکردها ماورای انتظار و استاندارد عمل کرده است و بالاخره در کدام رفتارها و عملکردها ضعیف بوده و اهداف و انتظارات را تامین نکرده است.
مرحله چهارم: مرور و بازنگری و بهبود عملکرد
این مرحله را شاید بتوان دشوارترین اما مهمترین مرحله فرایند(چرخه) مدیریت عملکرد تلقی کرد. در این مرحله نیز مدیر و کارمند در جلسهای رو در رو به گفتگو در مورد کارنامه ارزیابی کارمند میپردازند. تدوین برنامه بهبود عملکرد از نتایج مهم این مرحله است.
مدیریت عملکرد از دشوارترین و اثرگذارترین اقدامات و تلاشها است که در چارچوب فرآیندهای مدیریت منابع انسانی انجام میشود و از آن جایی که موفقیت هر سازمانی به عملکرد افراد آن بستگی دارد، اجرا و استقرار موفق و کامل این فرآیند میتواند به شدت بر موفقیت سازمانها بیفزاید.
منابع:
کتاب مدیریت عملکرد کارکنان/ بهزاد ابوالعلایی
مقاله مدیریت عملکرد کارکنان مبتنی بر نقاط تماس/ سونیا جلالی، زهرا لبیبی/ ماهنامه تدبیر
تجارب شخصی نویسنده در حرفه مشاوره مدیریت منابع انسانی
سایر مطالب مرتبط با مدیریت عملکرد و ترتیبی که آکادمی منابع انسانی برای مطالعه پیشنهاد میدهد: