معرفی مدل 34000 منابع انسانی
ابزارها و مدلهای گوناگونی برای عارضهیابی سازمان در علم مدیریت ارائه شده است. برای اینکه بتوان در صحنه رقابت با بقیه سازمانها موفق شد باید در صحنه جذب، توسعه، انگیزش و نگهداری منابع انسانی تلاش کرد. بدین منظور سازمانها از تکنیکهای متفاوتی استفاده میکنند تا در راستای استراتژیهای سازمان، منابعانسانی خود را هدایت کند.
مدل 34000 برای این ایجاد شده است تا بتواند بطور یکپارچه و منسجم همه فرایندهای مدیریت منابع انسانی را آسیبشناسی و اثربخشی آنها را ارزیابی و سازمانها را در جهت ایجاد آنها یاری کند. بر اساس مدل 34000 میتوان وضعیت موجود مدیریت منابع انسانی و سطح بلوغ فرآیندهای منابع انسانی در سازمان را بررسی و پروژهها و اقدامات بهبود و توسعه آنها را فراهم کرد و یک فرهنگ تعالی و کمال را در سازمان ایجاد نمود.
به بیان دیگر هدف از آن بررسی نظاممند، جامع و یکپارچه سیستم منابع انسانی با رویکرد عملی است. مدل 34000 اخیرا مورد استفاده شرکتها به منظور ارزیابی و ارتقا سیستم منابع انسانی قرار گرفته است. ویژگیهای خاص استاندارد و سلسله مراتبی بودن آن و نیز تعریف دقیق اقدامات و توانمندیهایی که شرکتها در هر سطح برای اجرا و ارتقا و سیستم منابع انسانی بدان نیازمندند از جمله مهم ترین ویژگیهای این مدل است.
معرفی مدل 34000
مدل 34000 دارای پنج سطح بلوغ است که این مراحل پایه های متوالی و مستمر برای بهبود استعدادها، توسعه منابع انسانی اثربخش، و مدیریت موفق سرمایه های انسانی میباشد. اقدامات و توانمندیهایی را که شرکت در هر سطح برای اجرا و ارتقاء منابع انسانی بدان نیازمند است به شکل دقیق مشخص میسازد. این 5 سطح در جدول زیر نمایش داده شده است.
سطح 1 بلوغ؛ سطح پراکنده
در این سطح هیچ فرآیند مدونی وجود ندارد و اقدامات منابع انسانی پراکنده، بیثبات، غیر مستمر و غیر مرتبط به همدیگر است. سازمانهایی که در سطح اول بلوغ هستند، مشکلات بسیار زیادی در حفظ منابع انسانی دارند. یکی از اصلیترین مشکلات این سازمانها، کمبود استعدادهاست. در این سازمانها اقدامات منابع انسانی در بعضی حوزهها وجود ندارد و در حوزههایی که وجود دارد، افراد مناسبی برای پیادهسازی آنها وجود ندارد. در برخی موارد نیز اقدامات آنها، تشریفاتی و نمایشی است. کارکنان معمولاً به لحاظ احساسی و عاطفی وابستگی و دلبستگی چندانی به سازمان ندارند. مدیران و سرپرستان این سازمانها معمولاً از قابلیتهای لازم برای مدیریت منابع انسانی برخوردار نیستند. این مدیران معمولاً در این زمینه آموزش نمیبینند و آموزشهای موجود در این سازمانها نیز از آن نوع آموزشهایی است که اجبار قانونی دارد. در این سازمانها فرمهایی برای ارزیابی عملکرد و شرح شغل وجود دارد ولی نه درست تهیه میشود و نه استفادهای از آنها میشود. مدیران این سازمانها معتقدند که فقط تولید محصولات و ارائه خدمات اهمیت دارد و انسانهای تولیدکننده این محصولات و ارائهدهندگان خدمات را فراموش میکنند و حتی در حین مصاحبه برای انتخاب منابع انسانی نیز این کارها را زائد میدانند و آمادگی لازم را برای انتخاب کارکنان درست ندارند. مسیر حرفهای تعریف شدهای برای کارکنان وجود ندارد و هر کسی برنامه خودش را پی میگیرد. نرخ ترک خدمت افراد نخبه در این سازمانها بسیار بالاست. اقداماتی همچون ورود و خرج، کارکرد ماهانه، مرخصیها، قرارداد، اضافهکاری، مأموریت بیمه در این سطح انجام میشود.
سطح 2 بلوغ ؛ مقدماتی
در سطح دوم، اقدامات منابع انسانی با نگاه واحدی (نه کل یکپارچه سازمانی) صورت میگیرد و یکی از مسئولیتهای اساسی مدیران، رسیدگی به منابع انسانی واحد خودشان است. در این سطح بلوغ، مدیران، به ساختار سازمانی کلان و تفصیلی، تجزیه و تحلیل شغل و گریدینگ شغلی، برنامهریزی منابع انسانی، جذب و گریدینگ شاغل و حقوق و مزایا توجه میکنند و به طور روزمره این مسائل را حل و فصل میکنند. تا زمانی که این مسائل حل نشوند زمینه برای سطح بالاتر بلوغ فراهم نمیشود. اهمیت توجه به سطح دوم یعنی توجه به مسائل منابع انسانی در سطح واحد، این است که بدون بهبود برنامهها در واحدها، برنامههای بهبود در سطح سازمانی شکست میخورند. معمولاً مدیران با مشکلات کل سازمان کاری ندارند و درصددند تا مشکلات واحد خود را حل کنند. بدون انجام این اقدامات در سطح تک تک واحدها، نمیتوان در کل سازمان این کارها را انجام داد.
در سطح دوم تلاش میشود تا مشکلات واحد حل شود و مدیران قابلیت لازم را برای انجام این کار کسب کنند. با اقدامات در این سطح تا حدودی از نرخ ترک خدمت داوطلبانه کاسته خواهد شد؛ چون درصدی از نرخ ترک خدمت به خاطر ارتباط ضعیف فرد با مدیر خودش است. ارتباطات خوب با مدیر، انگیزه بخش است و موجب افزایش وفاداری فرد به سازمان می شود.
در این سطح، 4 فرآیند طراحی ساختار سازمانی کلان و تفصیلی، تجزیه و تحلیل شغل و گریدینگ شغلی، برنامه ریزی منابع انسانی، جذب و گریدینگ شاغل و حقوق و مزایا وجود دارد.
دوره جامع مدیریت منابع انسانی به شما کمک میکند به طراحی و اجرای اصلی ترین فرایندهای مدیریت منابع انسانی تسلط پیدا کنید.
سطح 3 بلوغ؛ میانی
هر چقدر بلوغ افزایش مییابد، باید اقدامات منابع انسانی در سطح ((سازمان)) مدنظر قرار گیرد تا اقدامات منابع انسانی در راستای اهداف استراتژیک سازمان باشد. سطح میانی به سازمانها کمک میکند تا بتوانند از طریق روابط کار و سلامت جامع منابع انسانی، سیستمهای اطلاعاتی منابع انسانی، آموزش، یادگیری و تسهیم دانش و مدیریت عملکرد کارکنان و پاداش مزیت رقابتی ایجاد کنند.
در سطح میانی، سازمان یک چهارچوب کلی برای شایستگیهای منابع انسانی در سطح سازمانی ایجاد میکند که معماری منابع انسانی سازمان را شکل میدهد. با این کار اقدامات منابع انسانی در راستای نیازهای تجاری شرکت شکل میگیرد. روابط کار و سلامت جامع منابع انسانی، سیستمهای اطلاعاتی منابع انسانی، آموزش، یادگیری و تسهیم دانش و مدیریت عملکرد کارکنان و پاداش که خواستههای منابع انسانی توانمند است در این سطح مورد تأکید قرار میگیرد.
سطح 4 بلوغ ؛ پیشرفته
در این سطح، سازمان از شایستگی ایجاد شده در سطوح قبلی بهرهبرداری میکند و به همراستایی فرایندهای منابع انسانی با عملکرد کل سازمان، اهتمام میورزند. این فرایندهای منابع انسانی زیربنای محکمی را برای اجرای برنامههای استراتژیک سازمان فراهم میکند. باید توجه داشت که مفهوم شایستگی منابع انسانی با مفهوم شایستگی محوری پراهالد و همل متفاوت است. شایستگی محوری به ترکیب مهارتهای تکنولوژیکی و تولیدی یک سازمان اشاره دارد که به تولید محصولات شرکت میانجامد و در بازار برای شرکت مزیت رقابتی ایجاد میکند. شایستگیهای منابع انسانی باید در راستای شایستگیهای محوری سازمان توسعه یابد؛ یعنی این شایستگیها در سطح فردی هستند و باید در راستای شایستگیهای استراتژیک شرکت که در سطح سازمانی هستند ایجاد شوند.
حال سازمان میتواند شایستگی و عملکرد منابع انسانی را بطور کمی اندازهگیری و مدیریت کند. از آنجاییکه توانسته است شایستگیهای منابع انسانی ایجاد کند و آنها را به طور کمی اندازه بگیرد، میتواند نتایج را پیشبینی کند. وقتی افراد شایسته کارها را انجام میدهند، مدیران میتوانند با اعتماد کامل نتایج را پیشبینی کنند. این امر به نوعی دارایی سازمان است و افراد از اینکه این داراییها بطور درست ایجاد شدهاند، به آنها اعتماد میکنند. قابلیت مدیریت کمی در این سطح به مدیران امکان میدهد تا تصمیمات استراتژیک را پیگیری کنند و حل و فصل مسائل جاری و روزمره را به زیردستان تفویض کنند.
در سطح چهارم، سازمان درصدد توانمندسازی و استعدادپروری است. به همین دلیل در این سطح سازمان قادر است تا عملکرد و ظرفیت منابع انسانی را پیشبینی کند. فرآیندهای سطح چهارم شامل تحلیل و توسعه شایستگی، مربیگری و منتورینگ، تیمسازی و توانمندسازی و مدیریت استعدادها و جانشین پروری میشود.
سطح 5 بلوغ ؛ بهینه
در سطح پنجم، سازمان بر نوآوری و بهبود مستمر تاکید دارد. این بهبود مستمر نتیجه قابلیتهای افراد و تیمها است. در این سطح افراد به طور مرتب کار خود را تحلیل میکنند و جایی که به بهبود نیاز دارد را تغییر میدهند.
در این سطح همسوسازی اقدامات منابع انسانی بسیار حساس است عملکرد فردی در راستای عملکرد واحد و عملکرد واحدها در راستای عملکرد سازمان قرار میگیرد. اقدامات اصلاحی نیز برای همراستا سازی اقدامات منابع انسانی با استراتژیهای سازمان انجام میگیرد. بهبود مستمر در این سطح، هم از اقدامات اصلاحی و تدریجی فرآیندهای موجود و هم از اتخاذ اقدامات نوآورانه ناشی میشود. در این سطح افراد و گروهها تلاش میکنند با بهبود مستمر در راستای بهینهسازی کل سازمان نهادینه میشود.
در این سطح نوعی فرهنگ تعالی و کمال در سازمان حکمفرماست. فرایندهای این سطح شامل پیشنهادات و نوآوری مستمر، حسابرسی و ریسک منابع انسانی، مدیریت اخلاق، ارزشها و فرهنگ سازمانی و برنامهریزی استراتژیک منابع انسانی است.
سطح 6: بلوغ متعالی
بلوغ اقدامات منابع انسانی در این سطح تبدیل به یک عنصر فرهنگ سازمانی میشود که در کل سازمان جاری است.در این سطح نوعی فرهنگ تعالی و کمال در سازمان حکمفرماست. فرایندهای این سطح شامل ، مدیریت اخلاق، ارزشها و فرهنگ سازمانی و برنامهریزی استراتژیک منابع انسانی است.
هر یک از سطوح بلوغ توضیح داده شده، یک مرحله تکاملی است که سطحی از شایستگیها را برای بهبود منابع انسانی در سازمان ایجاد و نهادینه میکند. هر قدر سطح بلوغ یک سازمان بالاتر باشد، ظرفیت آن برای جذب، توسعه و حفظ استعدادها بیشتر خواهد بود.
منبع: کتاب مدل 34000 منابع انسانی/آرین قلی پور، ندا محمد اسماعیلی، افشین دبیری
درباره سونیا جلالی
من سونیا جلالی هستم، موسس آکادمی تخصصی مدیریت منابع انسانی، بیش از یک دهه در حوزه مدیریت منابع انسانی کارکردم و عناوین مختلفی را یدک کشیدم. از زمانی که مدیریت منابع انسانی را شناختم جایگزین بهتری برای آن پیدا نکردم که به بودن من معنا دهد، شناخت انسانها و پيچيدگیهاشون و كمك به آنها برای رشد و توسعه و موثر بودن شان در سازمان چيزی بود كه در پیاش بودم و يافتمش و رفته رفته خواندم و تجربه كردم و آموختم و لذت بردم و رشد کردم.
نوشته های بیشتر از سونیا جلالی
دیدگاهتان را بنویسید