آموزش مدیریت منابع انسانی برای مدیران غیر منابع انسانی
مدیریت منابع انسانی نقشی است که در هر سازمانی وجود دارد، حتی اگر این سازمان تنها دو نفر عضو داشته باشد، اگر چه عبارت مدیریت منابع انسانی این روزها زیاد به گوش میرسد، اما واقعیت این است که این نقش از گذشته دور در کسب و کارها وجود داشته است، از زمانی که اصغر آقای نجار برای انتخاب شاگردش با او مصاحبه کرد، معرف میخواست، او را حین کار آموزش میداد، منتور او بود، در مورد میزان حقوق و دستمزدش تصمیم میگرفت عملکرد او را ارزیابی میکرد و به تدریج با ارزیابی میزان پیشرفت او نقشهای بیشتری در مغازه را به وی واگذار میکرد. تا به امروز که بر اساس گزارشات جهانی، سرمایههای انسانی جزء 5 چالش اصلی مدیران در سطح دنیاست و این روزها پای صحبت هر یک از مدیران که مینشینیم یا به دنبال ایجاد واحد منابع انسانی هستند و یا در فکر توسعه و بهبود آن.
وجود این تغییرات نقش مدیریت منابع انسانی در10 سال گذشته را دگرگون ساخته است. از نقش سنتی انجام امور اداری و رعایت قوانین کار تا تبدیل شدن به یک شریک تأثیرگذار در توسعه استراتژیک یک سازمان.
در این مقاله به چگونگی ایفای نقش همه مدیران در جایگاه مدیریت منابع انسانی پرداخته شده است.
این مقاله را مطالعه کنید: تجربهی عملی در راهاندازی واحد منابع انسانی
فهرستی از اشتباهات در مدیریت منابع انسانی
یکی از اشتباهات رایج ما در سازمانها این است که نقش مدیریت منابع انسانی را فقط در قالب تیم منابع انسانی سازمان میبینیم و به محض مشاهده هر نقصی در این حوزه، انگشت اتهام را به سمت متولیان منابع انسانی سازمان نشانه میرویم. در حالی که در واقعیت همه مدیران سازمان مدیر منابع انسانی هستند، به شکلی که در بسیاری از سازمانهای کوچک، مدیران وظایف مدیر منابع انسانی را بدون کمک دیگران انجام میدهند.
ولی با رشد سازمانها مدیران نیاز به کمک، دانش تخصصی و توصیههایی دارند که تشکیل تیم منابع انسانی مستقل را ضروری میسازد اما این به این معنا نیست که با تشکیل دپارتمان منابع انسانی در سازمانها نقش مدیریت منابع انسانی از سایر مدیران گرفته میشود.
شاید از طریق فهرست کردن اشتباهاتی که در زمینه مدیریت منابع انسانی رخ میدهد بهتر بتوان این موضوع را توضیح داد.
*فردی در واحد شما مشغول به کار شده که برای شغل مورد نظر مناسب نیست.
*در واحدتان شاهد جابجایی بسیار بالای کارکنان هستید.
*استعدادها براحتی و با اولین پیشنهاد حقوق بالاتر شما را ترک میکنند.
*کارکنانی دارید که نهایت تلاش خود را در کار نمیکنند.
*کارکنان مهارت کافی برای انجام وظایفشان را ندارند.
*بین کارکنان با عملکرد پایین و بالا تمایزی وجود ندارد.
*متهم به رابطه بازی هستید.
و دهها اشتباه دیگری که شما میتوانید به این لیست اضافه کنید. شاید یک مدیر در زمینههای زیادی متخصص باشد، برای مثال یک برنامهریز عالی باشد، خط تولید بسیار پیشرفته ایجاد کند، محصول جدیدی را طراحی و به بازار عرضه نماید، از نرم افزارهای فوق حرفهای استفاده نماید اما به سبب استخدام افرادی که متناسب نیستند یا به سبب ناتوانی در ایجاد انگیزه در کارکنان خود در کارش ناموفق بماند.
بنابراین لازم است هر یک از مدیران ما این توانایی را داشته باشند تا در کنار نقش تخصصی خود، جنبههای مختلفی از نقشهای مدیر منابع انسانی نظیر، ارزیابی و استخدام، آموزش و توسعه، مدیریت عملکرد، ایجاد انگیزه و … را ایفا نمایند. و این رشد و توسعه دانش و مهارت مدیران سازمان در حوزه مدیریت منابع انسانی را به یک ضرورت تبدیل میکند.
توسعه مدیران غیرمنابع انسانی در کدام حوزهها ضروریست؟
1- انتخاب و استخدام
انتخاب افراد مناسب یکی از راز و رمزهای موفقیت موفقترین شرکتهای دنیاست و بسیاری از رهبران و مدیران شایسته و موفق جهان، موفقیت خود را تا حدود زیادی به جذب افراد شایسته نسبت میدهند. انتخاب درست کارکنان به این معناست که آنها با شغل، سازمان و همکارانشان تناسب دارند. تمام مدیران سازمان باید اصول و تکنیکهای استخدام اثربخش را آموخته و قادر به بکارگیری آن در ارزیابی و انتخاب کارکنان زیرمجموعه در کنار متولیان منابع انسانی سازمان باشند.
2- آموزش و توسعه
آموزش و توسعه کارکنان یکی از فعالیتهای اصلی است که هر مدیر باید قادر به انجام آن باشد، به قول آقای اندی گرو مدیرعامل سابق اینتل، آموزش یکی از کلیدیترین فعالیت هایی است که یک مدیر میتواند انجام دهد، یک مدیر باید توانایی تشخیص نیازهای آموزشی کارکنانش را داشته باشد، بتواند آموزشها را به شیوههای مختلف نظیر استاد شاگردی، منتورینگ، کارگاههای آموزشی، کوچینگ و… برگزار کند و در نهایت اثربخشی آموزشها را ارزیابی و برای بهبود آن در آینده برنامهریزی کند.
3- مدیریت عملکرد کارکنان
مدیران در موفقیت مدیریت عملکرد کارکنان نقش تعیین کنندهای دارند. یکی از اصلیترین چالشهای استقرار نظام موفق مدیریت عملکرد این است که مدیران تمرین و تجربه لازم را برای ایفای نقش موثر خود ندارند. چرا که جوهره چگونگی مدیریت عملکرد، فراتر از مستندات، رویهها و فرمها به توانایی مدیران در ساخت یک رابطه مبتنی بر تعامل و نه تحکم در طی چرخه مدیریت عملکرد وابسته است. مدیران باید طی یک چرخه مدیریت عملکرد، قادر به هدفگذاری و برنامهریزی عملکرد باشند. از کارکنان طی دوره حمایت کنند، به کارکنان بازخوردهای اثربخش دهند، و در کنار هم به طراحی برنامه توسعه فردی بپردازند.
این مقاله را هم مطالعه کنید: شاخصهای کلیدی ارزیابی عملکرد کارکنان+ ۶۰ نمونه
4- ایجاد انگیزه و اشتیاق سازمانی
خلاء اشتیاق یعنی این احساس که کارکنان کمترین کار ممکن را در قبال فیش حقوقی بالا انجام میدهند، نسبت به اهداف سازمان متعهد نیستند و براحتی سازمان را ترک میکنند. مدیران آرزوی داشتن کارکنانی را دارند که به واسطه علاقه قلبی کارکنان به کار و سازمان، با تمام توان در خدمت سازمان هستند و همچنان از این فداکاری لذت میبرند. اما آیا به این آگاهی دارند که خود اصلیترین عامل ایجاد و یا نابودی این حس در کارکنانشان هستند؟
5- مدیریت استعدادها و جانشین پروری
اهمیت شناسایی و حفظ استعدادها در سازمانهای امروز بیش از هر زمان دیگری احساس میشود. مدیران باید قادر به شناسایی، ارزیابی، توسعه و حفظ استعدادها باشند به گونهای که استعدادها را آماده احراز پستهای کلیدی در آینده سازمان نمایند. (برای مطالعه بیشتر مقاله مدیریت استعداد چیست را بخوانید)
وظایف مدیریت منابع انسانی
به غیر از حوزههایی که در بالا ذکر شد، بهبود کار تیمی، ایجاد شرایط فیزیکی و محیط امن برای کارکنان، نظارت بر تعیین حقوق و دستمزد و… نیز از سایر حوزههایی است که یک مدیر باید توانایی انجام آن را داشته باشد.
سخن پایانی
انسان و مدیریت منابع انسانی، جزء جدا نشدنی از مسئولیتهای همه مدیران سازمان است. از مدیرعامل سازمان گرفته تا پایینترین رده آن، در این میان یکی از نقشهای اصلی دپارتمانهای منابع انسانی سازمانها، ارائه کمکهای تخصصی مورد نیاز مدیران در حوزه مدیریت منابع انسانی است، به گونهای که آنها را برای ایفای این نقش توانمند سازند.
بدون وجود مدیرانی که قادر به ایفای نقش مدیریت منابع انسانی در کنار نقش تخصصی خود باشند، هر چقدر هم که دپارتمان منابع انسانی توانمندی داشته باشیم، مدیریت منابع انسانی در سازمان ما کامل نخواهد بود، پس آموزش مدیران در این حوزه را جدی بگیریم.
منابع: دانش و تجربیات شخصی نویسنده در حوزه مدیریت منابع انسانی
نویسنده: سونیا جلالی
درباره سونیا جلالی
من سونیا جلالی هستم، موسس آکادمی تخصصی مدیریت منابع انسانی، بیش از یک دهه در حوزه مدیریت منابع انسانی کارکردم و عناوین مختلفی را یدک کشیدم. از زمانی که مدیریت منابع انسانی را شناختم جایگزین بهتری برای آن پیدا نکردم که به بودن من معنا دهد، شناخت انسانها و پيچيدگیهاشون و كمك به آنها برای رشد و توسعه و موثر بودن شان در سازمان چيزی بود كه در پیاش بودم و يافتمش و رفته رفته خواندم و تجربه كردم و آموختم و لذت بردم و رشد کردم.
نوشته های بیشتر از سونیا جلالی
دیدگاهتان را بنویسید