تجربه کارکنان با رویکرد چابک (Agile HR: Employee Experience)

در مقالات قبلی مرور کردیم که ورود چابکی از حوزه نرمافزار به مفاهیم، سیستمها و فرایندهای دنیای کسب و کار، منجر به تغییر در سازمانها شد و این تغییر به صورت خاص در حوزه منابع انسانی (Agile HR) انتظاری را ایجاد کرد که اکنون باید کارمند محورتر، پاسخگوتر و روی نتایج کسب و کار متمرکزتر باشیم.
میدانیم که چابکی هنوز در سازمانها نیاز به کار زیادی دارد. وقتی نوبت منابع انسانی چابک میشود، تعداد کمی از سازمانها آهسته به سمت آن حرکت کردهاند. آنها فرایندهای HR را اصلاح میکنند، به دنبال کارایی بیشتر و سرعت بخشیدن به کارهای معمول هستند که HR در آنها کند است. این روند خوبی است اما برای دنیایی با این شکل فزاینده پیچیده و مبهم و نامشخص کافی نیست.
در گالوپ میزان چابک بودن با ارزیابی از طریق دو فاکتور انجام میشود: آیا ما در سازمانمان طرز فکر و فرایندهای مناسبی برای پاسخ سریع به نیازهای کسب و کار داریم؟ هر دو این فاکتورها برای محقق شدن چابکی لازم هستند. |
اگر بخواهیم یک جمعبندی انجام دهیم باید بگوییم HR لازم نیست کار عجیبی انجام دهد تا چابک شود. صرفا کافیست با تقویت شایستگیهای خود به سمت بهبود تجربه کارکنان پیش برود.
تجربه کارکنان
تجربه کارکنان مجموع برداشتهای آنها در تعامل با سازمان است. تجربه کارکنان، شناخت و دیدگاه آنها در خصوص شغل را شکل میدهد و به رفتارهای مطلوب و نامطلوب آنها منجر میشود.
برای آشنایی بیشتر با مفهوم تجربه کارکنان میتوانید سری مقالات مربوط به این موضوع را از اینجا بخوانید.
چطور یک تجربه کارکنان با رویکرد چابک ایجاد کنیم؟
چابکی در مورد قراردادن مشتری در مرکز طراحی و ایجاد راهحلهای مبتنی بر مشتری است.
این پارادایم که به عنوان انقلاب کوپرنیکی توضیح داده میشود به داستان کوپرنیک به عنوان اولین نفری که نظریه حرکت زمین به دور خورشید را مطرح کرد، اشاره میکند. موضوعی که منجر به یک تغییر اساسی در پارادایم قبلی گردید. پارادیمی که تصورش این بود که زمین و انسان – به عنوان اشرف مخلوقات – مرکز عالم هستند. با این نظریه جدید دیگر زمین مرکز جهان و انسان اشرف مخلوقات نبود، بلکه انسان موجودی بود در کیهان بیکران.)
منابع انسانی (HR)نیز میتواند این تغییر پارادایم را بپذیرد و به این وسیله کارمند محورتر شود! در این صورت تجربه کارکنان به همان اندازه تجربه مشتری نیاز به طراحی، تحلیل و بهبود دارد.
حالا باید با اضافهکردن اصول تفکر طراحی، روشی برای حل مساله انسان محور شامل خلاقیت، آزمایش و همدلی کردن ایجاد کرده و با تمرکز بر دادههای جمع شده از کارکنان(درست مثل تیمهای اسکرام برای مشتریان) اقدامات جدیدی انجام دهیم.
ارزیابی عملکرد به عنوان یک فرایند مهم در تجربه کارکنان
به عنوان مثال بررسی عملکرد سالانه کارکنان را در نظر بگیرید، این فرایند یکی از موثرترین بخشهای تشکیل دهنده تجربه کارکنان است و تحقیقات نشان میدهد با وجود اینکه مدیران به طور میانگین 17 ساعت برای ارزیابی عملکرد هر فرد صرف میکنند، اما تنها 20% از کارکنان موافق هستند که سیستم مدیریت عملکرد منجر به ایجاد انگیزه برای آنها میشود و کمتر از 14% میگویند بازخورد مدیرشان باعث پیشرفت آنها شده است، اما در بسیاری از سازمانها با وجود دریافت بازخورهای مشابه، راهحل جایگزینی برای آن درنظر گرفته نشده است،
در سایر فرایندها نیز موضوع کم و بیش مشابه است خصوصا وقتی رفتارهای نسل جدید (نسل هزاره)ای، که وارد سازمانها شدهاند بررسی میکنیم، آنها خواستههای جدیدی دارند آنها بجای رئیس، مربی میخواهند، انتظارات روشن مسئولیتپذیری، اهداف غنی و بازخوردهای مداوم میخواهند.
برای رسیدن به تحلیل مناسب از تجربه کارکنان، متولیان منابع انسانی باید گوش دادن و مشاهده متمرکز را در مراحل مختلف از جذب، بکارگیری، جامعهپذیری تا توسعه عملکرد و … به عنوان اصلیترین وظیفه خود بپذیرند. این موضوع نیاز به همان تغییر در طرز فکر دارد که در ابتدا از آن صحبت کردیم.
و اما چطور Agile HR میتواند با مشارکت در انتخاب و اجرای فناوری ها به چابکتر شدن سازمان کمک کند.
نقش HR در انتخاب و اجرای فناوریها
سیستمها بخش مهمی از تجربه کارکنان را شکل میدهند. در دهه گذشته استفاده از سیستمها و فرایندها دوبرابر شده است. اما آیا اینکار به درستی انجام گرفته است؟
توجه کنید که چابکی نیاز به سرمایهگذاری قابل توجهی در بهبود فرایندها دارد. اما اجرای بهینه آن مستلزم تغییرات چشمگیری در فرهنگ است.
HR کافی است بتواند به این سوال جواب دهد: این تکنولوژیهای نوآورانه چقدر روی کارکنان تمرکز دارند؟
تحقیقات گالوپ نشان میدهد تنها 17% از کارکنان در آمریکا فکر میکنند شرکت آنها فناوریهایی را استفاده میکند که به آنها کمک میکند بهرهورتر باشند. علاوه بر آن فقط 13% در سازمان خود به دنبال سادهترین روش برای انجام کارهستند و تنها 14% از سرعت تصمیمگیری در محل کار خود راضی هستند. اکثر شرکتها سیستمهایی را که لازم دارند خرید نمیکنند یا از آنچه خرید میکنند، استفاده نمیکنند. |
بیشتر کارکنان از فناوری و فرایندی که برای بهبود تجربه در محل کار در نظرگرفته شده است بهره نمیگیرند. HR باید عمیقا در انتخاب و اجرای فناوری نقش داشته باشد. HR با داشتن منابع غنی از داده و تخصص در یادگیری در موقعیتی مناسب برای شناسایی کمبودها در بهرهوری، شناسایی تکنیکی که بتواند تیمها و افراد را چابکتر و همکارتر نماید، به کارکنان آموزش دهد که چگونه از فناوری با مقاومت کمتر و اشتیاق بیشتر استفاده کنند. فرایند پذیرش سریعتر و پیشرفتهتر فناوری باعث بهبود تجربه کارکنان و پیشبرد فرایند چابک میشود.
نقش مدیران در ایجاد تجربه چابک
مدیران باید برای موفقیت آماده شوند تا بتوانند تجربه کارکنان چابک را ایجاد کنند. علاوه بر اینکه یک تغییر فرهنگی واقعی به سمت چابکی سازمانی، بدون تمرکز روی طرز فکر امکان پذیر نیست، مدیران نیز نقش مهمی در آن بازی میکنند. مدیران تا 70 درصد تاثیر روی اشتیاق کارکنان را دارند و نباید از این امر غافل شد. این در حالیست که مدیران برای تطبیق در محل کار خود نیاز به کمک دارند. آنها باید تکنیکهایی را آموزش ببینند که در سفر سازمانی با ارایه بازخورد و مربیگری تجربه کارکنان را هدایت کند.
یک مطالعه موردی در گالوپ نشان میدهد مدیرانی که برای مشتاق کردن و مربیگری کارکنان تلاش میکنند، تا 1812$ به ازای هر فرد به سازمان منفعت میرسانند. برای تحقق این امر سازمانها باید کار را برای مدیران آسانتر کنند. تحقیقات گالوپ نشان میدهد 42% از مدیران فکر میکنند اولویت مهمتری دارند و 30% فکر میکنند در کار خود عوامل متوقف کننده (موانع) زیادی دارند. اینها مشخصه یک محیط چابک نیستند. بنابراین نقش HR در این موضوع بسیار مهم است. |
پیشبرد یک رویکرد چابک در سازمان به منابع انسانی نیاز دارد که تعهد سازمان به رویکرد چابک را در عین امتناع از تخلیه منابع، انرژی و تمرکز مدیران تقویت کند. توجه کنید که HR نمیتواند به سادگی سیستم فعلی را با یک رویکرد جدید جایگزین کند، این نوع تفکر فقط منجر به تکرار تجربههای قدیمی با شکلی متفاوت میشود.
HR باید برخی از نرمها (هنجارها)ی خود را مجددا برای پشتیبانی از طرز تفکر چابک بازنگری کند. خوشبختانه بهبود سیستمها و فرایندهای منابع انسانی همان کاری است که HR به خوبی می داند، بنابراین لازم نیست خود را دگرگون کند و فقط کافی است از تخصصهای جدید بهرهبرداری کند.
منبع: https://www.gallup.com
نویسنده: سیما لبیبی

درباره سیما لبیبی
سیما لبیبی هستم. از سال 81 و با اتمام تحصیلات مهندسی وارد بازارکار شدم. بعد از ده سال مسیر من از کار اجرایی به سمت مشاوره سازمانی تغییر پیدا کرد و پروژههایی از جنس استراتژی، تعالی، منابع انسانی و... در سازمانهای مختلفی از خدماتی گرفته تا صنعتی انجام دادم، با کسب تجربه بیشتر علاقمندی من به حوزههای رهبری، مربیگری، توسعه و توانمندسازی، تحول و چابکی بیشتر شد و هم اکنون نیز در همین رابطه جستجو، کار و مطالعه میکنم.
نوشته های بیشتر از سیما لبیبی
دیدگاهتان را بنویسید