نمیتوانید به هرکسی که میخواهید تبدیل شويد!
در طی پروژههای مشاوره مدیریت منابع انسانی به سازمانها، بارها و بارها با این سوال از جانب مدیران روبرو میشوم که چرا با وجود صرف منابع کلان برای آموزش کارکنان، عملکرد آنها رشد قابل توجهی ندارد؟
دلیل اصلی این امر این است که هدف اکثریت قریب به اتفاق برنامههای آموزشی این است که به ما در تبدیل شدن به کسی که نیستیم یا نمیتوانیم باشیم کمک کند. اگر به صورت ذاتی دارای توانایی درک ریاضی نیستید باز هم مجبور میشوید زمان خود را صرف گرفتن یک مدرک در زمینه ریاضیات یا کسب یک نمره خوب در این درس نمایید. چنانچه همدل نباشید به یک دوره آموزشی فرستاده میشوید که هدف آن القا همدلی به شخصیت شماست.
از گهواره تا گور بیشتر از آن که زمان خود را برای کشف نقاط قوت خود صرف کنیم آن را برای رفع نقاط ضعف و کاستی هایمان صرف میکنیم. یک ضرب المثل نادرست میگوید اگر به اندازه کافی تلاش کنید، میتوانید به هر کسی که میخواهید تبدیل شوید.
اعتقاد به این ضرب المثل باعث رشد ما نخواهد شد. همه روزه، سناریوهای مشابهی در محیط های کار اتفاق میافتد. یک فروشنده بسیار موفق تصور میکند که می تواند با کمی تلاش به مدیر فروش بزرگی تبدیل شود. او برای رسیدن به بینش با مدیران دیگر مصاحبه میکند؛ هر کتابی را که درباره مدیریت پیدا میکند مطالعه میکند؛ هر شب با گذشتن از وقتی که مختص خانواده اش است و حتی سلامتی خود تا دیر وقت کار میکند اما بعد از چند سال درمیيابد که توانایی ذاتی لازم برای انجام این کار رو ندارد. او نه تنها وقت خود را بیهوده صرف کرده بلکه فرصتهای خود را نیز از دست داده است. اگر در شغل فروشندگی که به طور ذاتی در آن ماهر بود باقی میماند میتوانست کمک بیشتری به مجموعه خود بکند.
باید پذیرفت که فردی که همیشه با آمار مشکل داشته حسابدار یا آمارشناس بزرگی نخواهد شد و فردی که چندان دارای همدلی ذاتی نیست هرگز نمیتواند به صورت گرم و صمیمی رضایت خاطر یک مراجع نگران را به دست آورد؛ و حتی مایکل جردن اسطورهای که دارای توانایی فوق العادهای در بسکتبال است هر اندازه هم تلاش کند نمیتواند در رشته گلف یا بیسبال قهرمان شود.
این موضوع شاید برای گروهی از ما که با این تصور اشتباه بزرگ شدهایم که میتوانیم به هر کسی که میخواهیم تبدیل شویم، به صورت دیدگاهی جدید و بدعت آمیز به نظر برسد. با این حال بر اساس پژوهشهای سازمان گالوپ واضح است که افراد خاصی توانایی بیشتری را برای موفقیت در برخی حوزهها دارند و کلید رشد انسان این است که خود را بر اساس آن چه هست پرورش دهد.
بنابراین بازنگری ضرب المثل میتوانید به هر کس که میخواهید تبدیل شوید ممکن است به صورت درستتر این باشد:
نمیتوانید به هر کس که میخواهید تبدیل شوید؛ ولی میتوانید درآنچه که هستید(توانایی ذاتی آن را دارا هستید) پیشرفت بسیاری کنید.
بر اساس نتایج پژوهشها در صورتی که بتوانید در محل کار از استعدادهای خود بهرهمند شوید شش برابر موفقتر خواهید بود. بیرون از دنیای کار نیز اگر در حوزه توانمندیها و استعدادهای خود فعالیت نکنید سلامت و تعامل شما با خطرات جدی مواجه خواهد شد.
هر چند افراد قطعا در طول زمان تغییر میکنند و شخصیت ما نیز انطباق پذیر است، اما دانشمندان دریافتهاند که ویژگیها و خصوصیات فردی و علایق و احساسات اصلی ما در طول دوره بزرگسالی نسبتا ثابت و پایدار هستند. استعدادها و علایق ذاتی(یعنی کارهایی که واقعا به انجام آن ها علاقمندیم) در تمام طول عمر دوام دارند، اما احتمال این که بسیاری از این استعدادها دست نخورده باقی بمانند و استفاده ای از آن ها نشود بسیار زیاد است.
بنابراین بسیار مهم است که استعدادهای افراد را در محیط کار شناسایی کرده و به جای برگزاری دورههای متعدد آموزشی برای رفع نقاط ضعف افراد، دورههای آموزشی را برای تبدیل استعداد کارکنان به توانمندی (یعنی توانایی به وجود آورن عملکرد مطلوب) در آنها متمرکز نماییم.
پیاده سازی برنامه های مدیریت استعدادها و به خصوص تلاش برای جذب استعدادها برای مشاغل کلیدی در هنگام استخدام با استفاده از ابزارهایی نظیر کانونهای ارزیابی و توسعه نیز در این زمینه بسیار کمک کننده است.
منابع:
5 نقطه برتر خود را بشناسید/ تام راث
تجربیات شخصی نویسنده در حرفه مشاوره مدیریت منابع انسانی
نویسنده: سونیا جلالی
درباره سونیا جلالی
من سونیا جلالی هستم، موسس آکادمی تخصصی مدیریت منابع انسانی، بیش از یک دهه در حوزه مدیریت منابع انسانی کارکردم و عناوین مختلفی را یدک کشیدم. از زمانی که مدیریت منابع انسانی را شناختم جایگزین بهتری برای آن پیدا نکردم که به بودن من معنا دهد، شناخت انسانها و پيچيدگیهاشون و كمك به آنها برای رشد و توسعه و موثر بودن شان در سازمان چيزی بود كه در پیاش بودم و يافتمش و رفته رفته خواندم و تجربه كردم و آموختم و لذت بردم و رشد کردم.
نوشته های بیشتر از سونیا جلالی
دیدگاهتان را بنویسید