تلههای پرسشگری در کوچینگ
بدون یک سوال خوب، یک جواب خوب راه به جایی نمیبرد. (کلیتون کریستنسن)
اساس کار یک کوچ سوال پرسیدن است بهترین کوچها با توجه به سوالات خردمندانهای که میپرسند متمایز میشوند؛ نه بر اساس پاسخ هوشمندانهای که میدهند، زیرا قصد یافتن تشنگی است و نه سیراب کردن، پرسشهای قوی و تاثیرگذار باعث میشود تا کنجکاوی افراد برانگیخته شده و به دنبال پاسخ بروند.
پرسشهای خوب چالش برانگیز هستند زیرا که جلوی عذر و بهانه یا ابهام را گرفته و اصرار دارند که مراجع مسئولیتهای خود را بر عهده بگیرد.
پرسشگری در کوچینگ ظاهری آسان و عمقی بسیار پیچیده دارد و همین باعث میشود گاهی اوقات کوچها به خصوص کوچهای تازه کار در تلههای پرسشگری گرفتار شوند، در ادامه با برخی از این تلهها آشنا میشویم.
تلههای پرسش
پرسشهای بسته
سوالاتی که در آنها فقط پاسخ بله یا خیر دریافت میکنید و ادامه گفتگو سد میشود.
ناراحت شدم شنیدم در بیمارستان هستید الان حالتون بهبود یافته؟ بله متشکرم
ناراحت شدم شنیدم در بیمارستان هستید الان حالتان چطور است؟
پرسشهای دارای توصیه زیرپوستی
سوالاتی که از دستور کار و ذهنیت خودتان میآید اما ملبس به علایق و دغدغههای مراجع است.
تا حالا سعی کردهای برای حل این مشکل در یک دوره آموزشی شرکت کنی؟
پرسشهایی که با چرا شروع میشود
از سوالاتی که با چرا شروع میشوند خودداری کنید چون حالت اتهامی دارند، پرسشی مانند چرا این کار را انجام دادی یادآور زمانی است که والدین یا معلم به خاطر تکرار یک رفتار اشتباه به ما میگفتند و محتملترین پاسخ آن همانند یک بچه مدرسهای نمیدانم است!
به من بگو چرا این طور فکر می کنی؟
به من بگو چه فرضیاتی داشتی؟
در حقیقت سوال با چرا مشوق یک تحلیل بی فایده است.تمرکز روی این تحلیل ها تمرکز را به جای زمان حال روی گذشته قرار داده و صرفا مشکل را برای مراجع مبهمتر میسازد.
پرسیدن سوالات پشت سر هم
سوال پرسیدنهای پشت سرهم و متوالی هم خوب نیست، چون باعث عدم تمرکز طرفین روی موضوع میشود. هربار، یک سوال بپرسید. فقط یک سوال در هر بار و واقعا به جواب گوش دهید.
بدانیم هدف از طرح پرسش در کوچینگ باز کردن ذهن مراجع است. حرکت در همان مسیر قبلی راه به جایی نمیبرد، چون اگر این کار را انجام دهید به همان پاسخهای تکراری میرسید. در کل پرسشی اثرگذارتر است که در حین سادگی و پیش پا افتادگی رمز و رازی در آن نهفته باشد به گونهای که منجر به اکتشاف متفکرانه از جانب مراجع شوند. بهترین پرسشهای کوچینگ کوتاه هستند چیزی بین هفت تا دوازده کلمه به این ترتیب درک آنها هم آسان میشود. چگونگی انجام چنین پرسشگری در ادامه آمده است.
چه جادویی
این اصل را رعایت کنید که همه پرسشها با چه شروع شوند.
چه در کوچینگ قدرت جادویی دارد.
مثلا
آیا تا به حال سعی کردی یک راه حل پیدا کنی؟(فقط میتوان به این پرسش جواب بله یا خیر داد)!
تا به حال چه روش هایی را امتحان کردهای؟
برخی سوالات اثربخش کوچینگی(با چه) را در ادامه مشاهده میفرمایید.
چه چیزی که اگه با خودت از این جلسه ببری بهت کمک میکنه چیه؟ چه چیزی را میخواهی تغییر دهی؟ چه چیزی تو را به هیجان می آورد و الهام بخش توست؟ الان جای چه چیزی در زندگیت خالیست؟ اگر چیزی که میخواهی محقق شود زندگیت چه تغییری میکند؟ برای انجام چه چیزی هنوز آماده نیستی؟ چه چیزی در خودت را دوست داری؟ |
و دیگر چه: یک پرسش قدرتمند
این سوال جادویی چیزهای زیادی را خلق میکند: دانش بیشتر، خودآگاهی بیشتر، احتمالات بیشتر…
پرسشهای بیشتر با فراهم کردن اطلاعات و دانش بیشتر، گزینههای بیشتری را برای تصمیمگیری فراهم میکند و معمولا منجر به تصمیمهای بهتری میشود.
پرسشهای تاثیرگذار مانند قطب نمایی عمل میکنند که قصد و جهتگیری کلی را مشخص میکنند تا بدون آن که فرد به مقصد و یا مسیر از پیش تعریف شدهای محدود شود نسبت به جستجوی اکتشافی گزینهها و امکانهای مختلف ترغیب شود. پرسشهای قوی کنجکاوی را ترغیب کرده فضای ذهنی را باز میکند و در نهایت باعث حرکت مراجع و پیگیری تعهدات میشود.
منابع:
کواکتیو کوچینگ/ علی سخاوتی
مدیر در نقش کوچ/جنی راجرز، ترجمه افشین محمد
کتاب 549 پرسش قدرتمند کوچینگ/ اما لوییز، ترجمه بهناز نامدار
تجربیات شخصی نویسنده در کوچینگ
نویسنده: سونیا جلالی
درباره سونیا جلالی
من سونیا جلالی هستم، موسس آکادمی تخصصی مدیریت منابع انسانی، بیش از یک دهه در حوزه مدیریت منابع انسانی کارکردم و عناوین مختلفی را یدک کشیدم. از زمانی که مدیریت منابع انسانی را شناختم جایگزین بهتری برای آن پیدا نکردم که به بودن من معنا دهد، شناخت انسانها و پيچيدگیهاشون و كمك به آنها برای رشد و توسعه و موثر بودن شان در سازمان چيزی بود كه در پیاش بودم و يافتمش و رفته رفته خواندم و تجربه كردم و آموختم و لذت بردم و رشد کردم.
نوشته های بیشتر از سونیا جلالی
دیدگاهتان را بنویسید