تاریخچه کوچینگ: کوچینگ از کجا آمده است؟
کوچینگ امروزه یکی از مفاهیم برجسته در زمینه رهبری، توسعه فردی و حتی زندگی شخصی است که تأثیرات گستردهای در سطح فردی، سازمانی و اجتماعی دارد. این مفهوم که در دهههای اخیر به شدت بروز یافته است، ریشههایی عمیق و پرافتخاری دارد که به سرعت بهعنوان یکی از رویکردهای برتر برای توسعه انسانی مورد توجه قرار گرفته است.
با وجود تأثیرات بزرگی که کوچینگ در زمینههای مختلف دارد، اما تاریخچه و ریشههای آن برای بسیاری از افراد تا به حال ابهاماتی داشتهاند. در این مقاله، ما به بررسی عمیقتر تاریخچه کوچینگ میپردازیم؛ از ریشههای اولیهاش در دهه ۱۹۶۰ میلادی گرفته تا تحولات و تغییراتی که این مفهوم در طول سالیان گذشته تجربه کرده است.
تاریخچه کوچینگ
در کشور مجارستان روستای زیبا و خوش آب و هوایی وجود دارد که در قرن پانزدهم کالسکههای راحت و گرانقیمتی در آن جا تولید میشده است. ما شهرها و مکانهای زیادی را می شناسیم که به دلیل تولید با کیفیت یک محصول خاص معروف و عام شدهاند. این روستا نیز که کوکس(Kocs) نام دارد به دلیل کالسکههای راحت و شیکی که صنعتگران آن دیار می ساختهاند معروف شده بود. کالسکههای ساخت این روستا توجه ثروتمندان را به خود جلب کرده بود به طوری که از سایر کشورهای اروپایی نیز این کالسکه خواهان زیادی داشت و هر ساله تعداد زیادی از این کالسکهها به آن کشورها صادر میشد. همین امر فرصتی فراهم کرد تا دانشجویان دانشگاههای انگلستان یک صفت برای بعضی استادان خود بسازند و این منشا ایجاد یک کلمه شد که از آن زمان تا این تاریخ که ما میخواهیم آن را مطرح کنیم دست خوش تحولات بسیار زیادی شده است.گفته میشود کوچینگ اولین بار در قرن پانزدهم در انگلستان مورد استفاده قرار گرفت. دانشجویان دانشگاههای انگلستان مانند سایر مردم میدانستند که کالسکههای روستای کوکس که حالا در انگلستان آن را کوچ(Coach) تلفظ میکردند مسافران ثروتمند را در کمال آسایش و راحتی از مبدا به مقصد مورد نظر میرسانند.
ریشه کلمه کوچینگ از کجا آمده است؟
دانشجویان بازیگوش از کلمه کوچ یک اصطلاح عامیانه برای بعضی استادان ساختند. آنها به استادانی که دروس سخت را به زبانی ساده برای دانشجویان تشریح میکردند و از ابتدای ترم تا پایان به دانشجویان کمک میکردند تا درس را به طور کامل فرا گیرند و با موفقیت آزمون را پشت سر بگذارند لقب کوچ میدادند. بعدها کلمه کوچ که یک صفت بود تبدیل به فعل شد یعنی کمک کردن به کسی تا کاری را از ابتدا تا پایان با موفقیت به انجام برساند. همانند ارابهای که مسافر را از مبدا به مقصد میرساند.
شوخی آن دانشجویان منشا ورود کلمه کوچ از یک دنیا به دنیای دیگر شد و این سیر گردش که همراه با تغییر در معنی و مفهوم اولیه آن نیز بود ادامه یافت تا به دنیای مدیریت وارد شد و امروزه در مدیریت کوچینگ یا مربیگری را به عنوان یک پارادایم جدید در مقابل بعضی رویکردهای کهنه و قدیمی مطرح میکنند.
این مقاله را مطالعه کنید: انواع سوالات در کوچینگ + نمونه
البته اکثر ما با شنیدن کلمه مربی یا مربیگری به یاد ورزش می افتیم چرا که مربیگری اصلاحی است که از دیرباز در محافل ورزشی بیشتر مطرح بوده است. از هر کسی که در یک رشته ورزشی فعالیت میکند انتظار میرود مربیان زیادی را دیده باشد. امروزه کسی نمیتواند تصور کند که یک ورزشکار خوب بتواند با مهارتهای طبیعی و خدادادی خودش به رشد و ترقی برسد بلکه باید مربی داشته باشد.
اما در ورزش نیز قبلا مربی وجود نداشت داشتن مربی و اینکه کسی وجود داشته باشد تا نکات مهم را به ورزشکاران یادآوری کند اگرچه یک رسوایی و تقلب نبود اما کاری جدید و بر خلاف عرف حاکم بود. فیلم ارابه آتش(Chariots of Fire) که در مورد تیم المپیک انگلستان بود و در اوایل قرن بیستم ساخته شد نمونهای از این مدعاست. اما امروز همه ورزشکاران دارای مربی هستند و مربیگری یک حرفه جا افتاده در ورزش محسوب میشود، هر چند بین مربیگری در ورزش و مربیگری فردی و یا سازمانی تفاوتهای زیادی وجود دارد.
کوچینگ در مفهوم کلی از دل جنبش پتانسیل انسانی بیرون آمد که در اواخر دههی 1960 از کالیفرنیا و ظهور انواع درمان شروع شد که بنا به گفتهی طرفداران جنبش پتانسیل انسانی بر این باور بود که انسانها یک منبع لایتناهی بوده و به صورت ذاتی محرک رشد فردی دارند؛ همه ما مسئول خودمان هستیم و بدون بهره کشی یا سوء استفاده دیگران میتوانیم به پتانسیل خود برسیم.
بنیانگذاران کوچینگ
مربیگری در دنیای مدیریت برای بهبود عملکرد سازمانی و کمک به شکوفایی استعدادهای مدیریت نیز دارای یک سیر تاریخی بوده است. یک تاریخ مشخص برای شروع و ظهور این پدیده در دنیای سازمان و کسب و کار وجود ندارد اما به نظر میرسد حدود پنجاه سال پیش این مفهوم با عناوینی چون مشاور به وجود آمده باشد. اعتقاد عموم متخصصان بر این است که تا دهه 1980 این حرفه عمومیت نداشت در اواسط سال ۱۹۸۰ میلادی در ایالات متحده آمریکا و توسط توماس لئونارد ایجاد شد.
اوایل مربیگری زمانی مطرح می شد که یک مدیر ارشد فاقد یک مهارت خاصی مانند صحبت کردن مناسب در تلویزیون یا آماده کردن دستور مذاکرات در یک جلسه بین المللی بود. داشتن مربی یک موضوع شخصی محسوب میشد و افراد سعی داشتند تا جایی که امکان دارد استفاده از مربی را مخفی نگه دارند.
امروزه کوچینگ یکی از سریعترین حرفههای رو به رشد در جهان است و طبق محاسبات به عمل آمده، حدودا ۳۰ هزار مربی در سرتاسر جهان وجود دارند که اغلب در کشورهای توسعه یافته مانند بریتانیا، ژاپن، کانادا، استرالیا، سنگاپور، و نیوزیلند و اکنون در کشورهای در حال توسعه مانند ایران در حال فعالیت هستند.
کوچینگ افراد را تشویق میکند تا مسئولیتهای خود را بپذیرند، خود قدرتمندشان را تجربه کنند، سراغ یادگیری بروند، در حل مساله خلاق باشند، بتوانند تصمیمات عالی اتخاذ کنند و از تمام پتانسیل خود بهره ببرند.
در حال حاضر کوچینگ به عنوان یکی از کارآمدترین روشهای توسعه افراد و یک رویکرد قوی در مدیریت عملکرد محسوب میشود. افراد از طریق کوچینگ میتوانند راه حلهای خود را بیابند، مهارتهای خود را توسعه دهند و دیدگاهها و رفتارهای خود را تغییر دهند و خود قدرتمندشان را تجربه کنند.
منابع
کتاب مربی گری در مدیریت/ منوچهر سلطانی
کتاب مدیر در نقش کوچ/ جنی راجرز/ ترجمه افشین محمد
درباره سونیا جلالی
من سونیا جلالی هستم، موسس آکادمی تخصصی مدیریت منابع انسانی، بیش از یک دهه در حوزه مدیریت منابع انسانی کارکردم و عناوین مختلفی را یدک کشیدم. از زمانی که مدیریت منابع انسانی را شناختم جایگزین بهتری برای آن پیدا نکردم که به بودن من معنا دهد، شناخت انسانها و پيچيدگیهاشون و كمك به آنها برای رشد و توسعه و موثر بودن شان در سازمان چيزی بود كه در پیاش بودم و يافتمش و رفته رفته خواندم و تجربه كردم و آموختم و لذت بردم و رشد کردم.
نوشته های بیشتر از سونیا جلالی
دیدگاهتان را بنویسید