معرفی مدل ترجیحات فکری(HBDI)
هر کس برای رويارويی با مسائل روزمره، شيوه خاص خود را دارد. افراد راست مغز گاهي مساله را رها ميكنند و ظاهرا به آن نميانديشند ولي در ناخودآگاه درگير آن هستند تا بعد از مدتي به پاسخ برسند، ممکن است يک قدم به عقب برگشته و يك تصوير کلي را همراه با تمام ارتباطات بين اجزاء مشاهده كنند. آنها بر اساس استعاره و قیاس به موضوع ميانديشند و بين اجزايي که در نگاه اول بعيد و غير مرتبط به نظر میرسد، ارتباط برقرار میکنند. این شيوه حل مساله برای فردی که نيمه چپ مغزش غالب است، غير منطقي جلوه ميكند. در مقابل، يك فرد چپ مغز بيشتر به دنبال رويکردي نظاممند و گام به گام ميباشد و قبل از هرگونه قضاوتی، به مشاهده جزئی واقعيت ها ميپردازد. اين رويکرد معمولاً از نظر افراد راست مغز بيحاصل و كسالت بار بوده و حتي مايل به همكاري در چنين شيوهاي نباشند.
به عنوان مثال، افرادی که نيمکرهی چپ مغزشان غالب است، در يک شغل فنی که نيازمند نظمدهی، برنامهريزی عملياتي و پيادهسازي است، احساس بهتری دارند. آنها از خيالپردازي حذر كرده و براي شكستن ساختارها و عبور از مرزها مقاومت نشان ميدهند و ترجيح می دهند متمرکز، منطقی و دقيق باقی بمانند. افرادی که نيمکرهی راست مغزشان غالب است، از ايدههای جديد و اجتماعی لذت میبرند. آنها بيشتر در قالب تصاوير فکر میکنند تا کلمات. مفاهيم انتزاعي و مباحث فرضیهاي برای اين دسته از افراد جالب است.
ند هرمان، مبدع مدل HBDI همواره نسبت به تنوع ترجيحات خود كنجكاو بود و پس از شروع مطالعات بر روي مغز به آگاهي در اين زمينه دست يافت. در زمان تحصيل در دانشگاه شايستگيهاي خودش را در زمينه موسيقی و فيزيک به نمايش گذاشت. بعدها كه به عنوان يكي از مديران موفق شركت GE به حساب ميآمد، همچنان در كارهاي هنري و مجسمه سازي فردي چيره دست به شمار ميرفت. علاقهي كاري ندهرمان به عنوان يک متخصص توسعهی مديريت، جرقهی آغاز اين تحقيق را در ذهن او روشن كرد: « چرا مديرانی که با هم در يک جلسهی آموزشی شركت ميكنند و تحت تعليم يک مربی با برنامهی آموزشی مشترک قرار میگيرند، با قضاوتهای کاملاً متفاوت و حتی متضاد از آن جلسه بيرون ميآيند و جنبه هاي متفاوتي از برنامه مذكور را در كار و پيشه خود مورد استفاده قرار دهند؟»
ند هرمان علاوه بر تحقيق راست و چپ مغزي، يافتههايي در مورد سيستم ليمبيك را نيز مطالعه كرد. اين سيستم دو بخشي، در عمق مغز جاي گرفته و جايگاه اصلی هيجانات، حافظه و كنترل كننده روابط اجتماعی و فرايندهای اثرگذاری ماست. هرمان با تركيب اين تحقيقات مدل چهار ربعي فراگير مغزی را بوجود آورد كه به تعبيري شيوه تفكري ما را روشن ميكند.
این مدل به نام خود او HBDI)Herrmann Brain Dominance Instrument) نام گذاری و به صورت یک ابزار ارایه شده است و سالهاست که این ابزار به افراد و خصوصا سازمان ها معرفی شده است تا با استفاده از آن بتوانند پروفایل ترجیحات فکری افراد یک سازمان را مورد ارزیابی قرار دهند.
مدل HBDI همانطور که اشاره شد به شکلی استعاری مغز انسان را به چهار بخش تقسیم میکند و برای هر بخش ویژگیهایی را ارایه میکند. با توجه به اینکه هرفردی دارای ویژگیهای غالب در کدام ربع است، نوع تحلیل، تصمیمگیری و رفتار متفاوتی را خواهد داشت، بنابراین در شغلها یا تیمهای خاصی میتواند موفقتر عمل کند، نحوه شنیدن، ارتباط برقرار کردن، برنامهریزی و تحلیل او متفاوت است پس با دانستن این موضوع میتوانیم بهتر و اثر بخشتر با هم ارتباط برقرار کرده و یا تیمی از افراد را راهبری کنیم.
در صورتی که شناخت ترجیحات فکری در داخل تیمهای یک سازمان خصوصا تیم مدیریت و رهبری انجام پذیرد، علاوه بر استفاده در طراحی برنامههای توسعه فردی و جایگاهیابی شغلی، میتوانیم برنامههای موثری برای بهبود ارتباطات و فرایند کارتیمی و افزایش اثربخشی در سازمان داشته باشیم. در این خصوص شرکت های پیشرو از قبیل برخی شرکتهای فورچون 500 تجربیات مفیدی دارند که میتوانید در داخل سایت hbdi.com آنها را دنبال کنید.
در ادامه به شکل مختصر به معر فی ویژگیهایی که هر یک ربعهای چهارگانه میپردازیم. این تعریف کمک میکند که تفاوت آنها مشخصتر گردد.
پروفایل ترجیحات فکری
برای هر فردی ترجیحات بعضی از ربعها غالب هستند. اما طبق آماری که سایت HBDI ارایه میکند 58 درصد افراد دارای دو ترجیح غالب و 34 درصد سه ترجیح غالب دارند، تنها 5 درصد افراد هستند که یکی از ترجیحهای آنها غالب است. بنابراین هنگام مطالعه این ویژگیها به این نکته توجه کنید که هر کدام از ما برخی از این ویژگیها را به صورت کم و بیش داریم و همچنین ترکیب دو رنگ در کنار هم میتواند ویژگیهای جدیدی را ایجاد کند. درصورت انجام تست کامل علاوه بر پروفایل عادی یک پروفایل تحت استرس هم دریافت میکنید. این پروفایل نشان میدهد که چطور ترجیحات افراد در زمانی که استرس دارند تحت تاثیر قرار میگیرد به طور مثال فردی که ترجیح آبی (A) او در زمان استرس زیاد میشود ممکن است بتواند در یک امتحان مساله ای را حل کند که در حالت عادی نتوانسته است!
تا کنون برخی از سازمانهای ایرانی نیز اقدام به استفاده از این مدل در برنامههای توسعه رهبری خود کردهاند و یا با برگزاری کارگاههای آموزشی از آن در بهبود ساختار تیمی خود استفاده نمودهاند.
در کارگاه آموزشی HBDI علاوه بر آشنایی دقیقتر با مدل شرکتکنندگان میتوانند ترجیحات فکری خود را شناسایی کرده و با استفاده از یادگیریهای خود در تمرینهایی که طراحی گردیده است آنها را بکارگیرند و به این وسیله با کاربرد آن به صورت فردی و سازمانی آشنا شوند.
برای آشنایی بیشتر لینک زیر را دنبال کنید
https://www.aparat.com/v/5XZBG
در صورت تمایل به دریافت اطلاعات بیشتر و یا درخواست برگزاری کارگاه HBDI در سازمان خود با ما تماس بگیرید.
منابع: hbdi.com
تجربیات شخصی نویسنده در طراحی و اجرای کارگاه های HBDI
درباره سیما لبیبی
سیما لبیبی هستم. از سال 81 و با اتمام تحصیلات مهندسی وارد بازارکار شدم. بعد از ده سال مسیر من از کار اجرایی به سمت مشاوره سازمانی تغییر پیدا کرد و پروژههایی از جنس استراتژی، تعالی، منابع انسانی و... در سازمانهای مختلفی از خدماتی گرفته تا صنعتی انجام دادم، با کسب تجربه بیشتر علاقمندی من به حوزههای رهبری، مربیگری، توسعه و توانمندسازی، تحول و چابکی بیشتر شد و هم اکنون نیز در همین رابطه جستجو، کار و مطالعه میکنم.
نوشته های بیشتر از سیما لبیبی
دیدگاهتان را بنویسید