از جای پارک در جردن تا قراردادهای روانشناختی!
ساعت 7:30 دقیقه صبح دیروز به محل دفتر کارم در خیابان جردن رسیدم، مثل بقیه روزها تقریبا ناامید بودم که جای پارک پیدا کنم، پیدا کردن جای پارک در کوچههای منتهی به این خیابان حتی در اول صبح هم شبیه آرزو شده است و دیدن افرادی که برای جای پارک دست به یقه شدهاند، تبدیل به عادت! می دانستم که مثل هر روز باید پانزده بیست دقیقهای سرگردان در کوچهها بچرخم تا بلکه یک جای مناسب پیدا کنم، بالاخره بعد از بیست دقیقه سرگردانی جای پارکی دو کوچه پایین تر پیدا کردم، وارد شرکت که شدم یک راست رفتم دفتر مدیرم و با دلخوری گفتم چرا شرکت هیچ فکری برای جای پارک ما نمیکنه؟ چرا من هر روز باید توی این کوچهها سرگردان پیدا کردن جای پارک باشم؟
در همین بین و پیش از شنیدن پاسخ مدیرم با خودم فکر کردم:
آیا شرکت به من قول داده که در ازای همکاری من جای پارک فراهم می کند؟
آیا در قراردادهای رسمی بین من با شرکت به این موضوع اشاره ای شده است؟
یا آیا حتی در صحبتهای مدیران و قول هایی که من به صورت ضمنی درک کردم چنین وعدهای داده شده؟
آیا زمانی که من این شرکت را برای کار کردن انتخاب کردم نمیدانستم که این معضل به شکل جدی در این خیابان وجود دارد؟
هر چه عمیقتر فکر کردم، بیشتر به این نتیجه رسیدم که چنین قراردادی هرگز نوشته نشده. امضا نشده. حتی احتمالاً در موردش حرفی هم مطرح نشده. اما چرا چنین انتظاری در من ایجاد شده که الان از برآورده نشدنش احساس دلخوری دارم؟
ایجاد این انتظارات و مثالهای مشابه این داستان که مطمئنا همه شما روزانه در سازمانهایتان با آن سروکار دارید، مصداق شکل گیری قراردادهای روانشناختی است.
قرارداد روانشناختی چیست؟
اصطلاح قرارداد روانشناختی یا Psychological Contract برای نخستین بار توسط کریس آرجریس و ادگار شاین در دههی شصت میلادی مورد استفاده قرار گرفت.اما تعریف دقیقتر و ترویج مفهوم آن، توسط خانم دنیس روسو انجام شد.
قرارداد روانشناختی
قرارداد روانشناختی به انتظارات نانوشتهی دوجانبه بین کارکنان و کارفرما اشاره میکند. بر طبق این نظریه اگرچه قراردادهای رسمی آغازگر تعامل فرد و سازمان میباشد، اما همکاری افراد در چارچوب سازمانی در قالب قراردادهای رسمی محدود نمیشود و آن چه الگوی تعاملی و تعهدات طرفینی را معین مینماید، ورای قراردادهای رسمی است.
در یک عبارت و در تعریف روسو قراردادهای روانشناختی عبارت است از مجموعه باورهایی در خصوص این که کارکنان و سازمان چه چیزی به یکدیگر ارائه نموده و چه چیزی از یکدیگر دریافت مینمایند و از آنجایی که بر اساس تفسیر و برداشت افراد شکل میگیرد میتواند برای هر یک از افراد سازمان به شکلی متفاوت تعریف گردد.
کاربرد قرارداد روانشناختی در سازمان
در شرایطی که کارکنان احساس کنند سازمان قولها و تعهداتش را نسبت به آن ها برآورده میسازد(حتی اگر این قول فقط درک کارکنان باشد و هرگز چنین تعهدی شکل نگرفته باشد)، قرارداد روانشناختی برقرار و در صورتی که احساس کنند این قولها و قراردادها برآورده نشده(شبیه داستان پارکینگ برای من)، نقض قرارداد روانشناختی در فضای ادراکی کارکنان به وقوع میپیوندد.
همانطور که حتما تجربه کردهاید، انتظارات کارکنان که ناشی از قراردادهای روانشناختی هرگز در سازمان پایان نمیپذیرند، اما ممکن است شکل و ماهیت آن در طی رابطه فرد با سازمان تغییر پیدا کرده یا گسترش یابد.
قراردادهای روانشناختی، نانوشته و به میزان زیادی ضمنی و ناگفته است و اگرچه در بیشتر موارد الزام قانونی ندارد اما تحقق و یا نقض آن به شدت میتواند بر نگرش و رفتارهای کارکنان تاثیر بگذارد، اجرای قرارداد روانشناختی موجب احساس ارزشمند بودن و منجر به زایش اعتماد و رفتارهای کاری مثبت بین کارکنان و سازمان میشود. بنابراین فهم محتوای قراردادهای روانشناختی می تواند نقش مهمی در هدایت و جهت دهی سیاستهای منابع انسانی ایفا نماید و یکی از موضوعاتی است که در تجربه کارکنان نیز مورد توجه قرار میگیرد.
شما چه تجربهای از نقض قراردادهای روانشناختی در سازمان هایی که در آن کار میکنید دارید؟ در بخش نظرات با ما به اشتراک بگذارید.
منابع:
Denise M. Rousseau/Psychological Contracts in Organizations: Understanding Written and Unwritten Agreements
نقش آفرینی قراردادهای روانشناختی/ جواد فقیهی پور، سمیه فقیهی پور، فاطمه کریمی جعفری
متمم
تجربیات شخصی نویسنده
درباره سونیا جلالی
من سونیا جلالی هستم، موسس آکادمی تخصصی مدیریت منابع انسانی، بیش از یک دهه در حوزه مدیریت منابع انسانی کارکردم و عناوین مختلفی را یدک کشیدم. از زمانی که مدیریت منابع انسانی را شناختم جایگزین بهتری برای آن پیدا نکردم که به بودن من معنا دهد، شناخت انسانها و پيچيدگیهاشون و كمك به آنها برای رشد و توسعه و موثر بودن شان در سازمان چيزی بود كه در پیاش بودم و يافتمش و رفته رفته خواندم و تجربه كردم و آموختم و لذت بردم و رشد کردم.
نوشته های بیشتر از سونیا جلالی
دیدگاهتان را بنویسید