گذار از کانونهای ارزیابی به کانونهای توسعهای(قسمت سوم)
در بخش قبلی این مقاله در خصوص نسلهای مختلف کانون توسعهای صحبت کردم، اما شیوه مناسبتری نیز برای مشارکت شرکت کننده در کانون توسعهای وجود دارد و آن استفاده از رویکرد کانون ارزیابی خودشناسی است. این نوع کانون ویژگیهای نسل سوم کانونهای توسعهای را دارد.
کانون ارزیابی خودشناسی چیست؟
کانون ارزیابی خودشناسی که اولین بار در اواخر دهه 1970 توسط مایک وان و همکارانش مطرح شد، همانطور که از نامش بر میآید نیازمند مشارکت کامل افراد حاضر در آن است. اهداف عمده این کانون عبارتند از:
*شناسایی نقاط قوت و نیازهای توسعهای با توجه به معیارهای عملکرد شغلی از پیش تعیین شده
*تدوین برنامه توسعه شخصی برای رفع نیازهای توسعهای شناسایی شده و تقویت نقاط قوت
*توسعه مهارتهای شرکت کننده در تکنیکهای ارزیابی عملکرد
*آشنایی با فعالیتها و تکنیکهای کانون ارزیابی
بنابراین، کانون ارزیابی خودشناسی مثل سایر کانونهای ارزیابی و توسعهای پیش از اجرا، نیازمند شناسایی شایستگیهای مناسب و شبیه سازیهای شغلی است. پس از تکمیل این مراحل، کانون ارزیابی خودشناسی با حضور شرکت کنندگان در تمرینها و آزمونها آغاز میشود.
یک نمونه برنامه کانون ارزیابی خودشناسی
اولین تفاوت عمده کانون ارزیابی خودشناسی با کانونهای سنتی، عدم حضور ارزیاب است.
روز اول تمرینهای تعاملی برای بحث آتی ضبط میشوند.
روز دوم، شرکت کنندگان از معیارهای رفتاری بروز یافته در کانون مطلع میشوند و توضیحی درباره نحوه و علت بروز معیارها دریافت میکنند. به این ترتیب، شرکت کنندگان از شایستگیهای شغل مورد نظر آگاه شده و ارتباط تمرینهای شبیهسازی شده را با نیازهای مزبور درک میکنند. بقیه روز مباحث آموزش ارزیابها ارائه میشود.
روز سوم و چهارم به ارزیابی پرداخته میشود. شرکت کنندهها به عنوان ارزیاب عمل کرده و عملکرد خودشان و همکارانشان را در تمرینهای مختلف به طور کامل ارزیابی میکنند. پس از تحلیل کامل هر تمرین، شرکت کنندهها به عنوان ارزیاب به یکدیگر بازخورد میدهند. جلسههای بازخورد به طور معمول بسیار مثبت و سازندهاند. علت سازنده بودن بازخورد این است که شرکت کنندگان پیشتر فرصت ارزیابی عملکردشان را داشتهاند و نگاه عینی به ارزیابی تسهیل شده است.
در روز پنجم، شرکت کنندگان تمام اطلاعات جلسات مختلف بازخورد را جمع آوری میکنند و آن را به شکلی ساختار یافته در طرح توسعه شخصی خود یکپارچه میسازند.
در این رویکرد شرکت کننده تنها کسی است که تصویری کامل از عملکردش دارد. به این ترتیب، کانون ارزیابی خودشناسی رویدادی ترسناک نیست و ابزار خودتوسعه ای مناسبی به حساب میآید.
مزایای کانون ارزیابی خودشناسی
مزایای عمده کانون ارزیابی خودشناسی نسبت به سایر کانونهای توسعهای عبارتند از:
*شرکت کنندگان از نیازهای توسعهای خود تصویری روشنتر داشته و نقش بیشتری در شناسایی آنها دارند. علاوه بر این، چون پس از هر تمرین بازخورد ارائه میشود، درک آنها از عملکردشان جامعتر از زمانی است که بازخوردی خلاصه در پایان کانون توسع ای ارائه میشود. این امر تعهد شرکت کننده به برنامه توسعه شخصی را نیز بیشتر میکند.
*در کانون ارزیابی خودشناسی نیازی به حضور مدیران به عنوان ارزیاب نیست و همین امر هزینههای آن را کاهش میدهد. در واقع کانون ارزیابی خودشناسی گرانتر از دوره آموزشی پنج روزه نیست و باید هزینههای تسهیلگرانی را که در نقش مدیرکانون، مشاور، مربی و استاد را بر عهده دارند، پرداخت.
*شرکت کنندگان با فرایند کانون ارزیابی خودشناسی راحتتر هستند به گونهای که در مطالعات انجام شده بیش از 70 درصد افراد رویداد را مفید و چالشی میدانند که شایستگیهای آنها را بروز میدهد. تنها 4 درصد ایشان احساس ترس داشتهاند و آن را پیچیده دانستند. همچنین 75 درصد رویداد را در شناسایی نقاط قوت و نیازهای توسعهای بسیار دقیق و 25 درصد نیز تقریبا دقیق دانستهاند.
سخن پایانی
رویکرد کانون ارزیابی خودشناسی امکانات جالبی را ایجاد میکند و برای شناسایی و بهبود نیازهای توسعهای میتواند بسیار مفید و کاربردی عمل کند. اما متاسفانه سازمانها به خصوص سازمانهای کشور ما عادت کردهاند که تنها راه رشد و تعالی کارکنان، حضور در دورههای آموزشی حضوری است و نسبت به رویکردهای نوین توسعهای مقاومت میکنند. امید است در آیندهای نزدیک با افزایش سطح آگاهی سازمانها، بکارگیری ابزارهای نوین توسعه در سازمانهای ایرانی تسهیل گردد.
منابع: کتاب کانون ارزیابی بالانتاین و پوآ
کتاب عوامل کلیدی موفقیت در مراکز ارزیابی و توسعه/ دکترجمشیدی، بدلی، حسینی
تجربیات شخصی نویسنده در زمینه طراحی و اجرای کانونهای ارزیابی و توسعه
نویسنده: سونیا جلالی
درباره سونیا جلالی
من سونیا جلالی هستم، موسس آکادمی تخصصی مدیریت منابع انسانی، بیش از یک دهه در حوزه مدیریت منابع انسانی کارکردم و عناوین مختلفی را یدک کشیدم. از زمانی که مدیریت منابع انسانی را شناختم جایگزین بهتری برای آن پیدا نکردم که به بودن من معنا دهد، شناخت انسانها و پيچيدگیهاشون و كمك به آنها برای رشد و توسعه و موثر بودن شان در سازمان چيزی بود كه در پیاش بودم و يافتمش و رفته رفته خواندم و تجربه كردم و آموختم و لذت بردم و رشد کردم.
نوشته های بیشتر از سونیا جلالی
دیدگاهتان را بنویسید