اعتماد شاه کلید دلبستگی کارکنان
نویسنده: سونیا جلالی
زمان مطالعه: 12 دقیقه
اعتماد یک احساس است و نه یک تجربه منطقی، اعتماد را نمی توان در فهرست وظایف یک مدیر گذاشت و کنار آن تیک زد. حتی رسیدگی به تمام وظایف و مسئولیت هایتان باعث اعتمادسازی نمی شود، اعتماد واقعی حاصل چیزهایی است که نمی بینیم و فقط با اعتماد به رهبران و یا بهتر بیان کنم اعتماد متقابل است که سازمان میتواند عالی کار کند.
همراه اعتماد احساس ارزش به وجود می آید، ارزش واقعی نه فقط ارزشی که با پول برابری کند. ارزش به معنای انتقال اعتماد است. نمی توانید شخصی را راضی کنید که شما ارزشمندید، درست همان طور که نمی توانید شخصی را راضی کنید به شما اعتماد کند.

به یاد داشته باشید کارکنان شما را فقط به عنوان یک فرد نمی بینند. شما صرفا یک انسان نیستید که بر اساس اهداف و بهترین اطلاعات موجود، تصمیم گیری کنید. شما همچنین یک سازمان، یا حداقل چهره سازمان هستید. هرچه در سطح مدیریتی بالاتر قرار داشته باشید، تاثیر بیشتری بر اعتماد خواهید داشت. یک رفتار غیر اخلاقی مدیر، اعتماد را در درجه اول فقط در بخش وی تخریب میکند، در حالیکه یک مدیرعامل که به طور غیرمستقیم عمل میکند، می تواند اعتماد کل سازمان را تحت تاثیر قرار دهد.
بنا به یافتههای تحقیق گالوپ میزان اعتماد نقش اساسی در دلبستگی کارکنان دارد. آمار نشان میدهد که تقریباً تمام کارکنان دلبسته به رهبری شرکت شان اعتماد دارند (95 درصد)؛ در حالی که بیش از نصف کارکنان دلزده (54 درصد) به رهبری شرکتشان اعتماد ندارند. |
هیچ چیز بیشتر از مدیریت به شدت کنترل کننده فریاد نمیزند که : « من به تو و کار تو اعتماد ندارم.»
وقتی افراد به یکدیگر اعتماد میکنند، اطلاعات و منابع راحتتر به اشتراک گذاشته میشوند. در فضای بی اعتمادی، افراد از ترس اینکه ممکن است دیگران از منابع به نفع خود استفاده کنند، به منابع هجوم میبرند. به همین شکل، وقتی کارکنان به یکدیگر اعتماد میکنند و اطمینان دارند که ایدههای آنها کوچک فرض نمیشود، ایدهها علیه آنها به کارنمیرود یا دزدیده نمیشوند. نظراتشان را راحت مطرح میکنند و با دیگران همکاری میکنند. یک نشان از وجود اعتماد این است که در جلسات فرد میتواند صریح و بدون ترس ازمجازات صحبت کند طبیعتاً، اشتراک آزاد ایدهها به مشارکت بیشتر و تصمیم گیری بهتر میانجامد. فضای اعتماد، عملکرد تیم، بهره وری و بازدهی را تقویت میکند. افرادی که به یکدیگر اعتماد میکنند زمانی را به نگرانی و نظریه پردازی در مورد اینکه چگون اعمال دیگران ممکن است برای آنها مضر باشد اختصاص نمیدهند. در حالی که وقتی افراد به یکدیگر اعتماد ندارند، مدام این سوال در ذننشان هست که « او باز میخواهد چه دست گلی به آب بدهد؟» بی اعتمادی بخش زیادی ازذهن آنها را که باید به مسایل مولد اختصاص بیابد مشغول میکند.
به یاد داشته باشید که اعتماد، شکننده است و ممکن است شما به خاطر رفتارتان خیلی سریع اعتماد را از دست بدهید. وقتی که اعتماد شکست، جبران آن مثل تلاش برای تعمیر یک قلک چینی شکسته است؛ ممکن نیست که آن را مانند روز اولش درست کنید.
آزمون خود ارزیابی اعتماد
هر یک از جملات زیر را بخوانید و صادقانه و با استفاده از این مقیاس، مشخص کنید ارتباط شما با دیگران دقیقاً چگونه توصیف میشوند.
الف: هرگز (0 امتیاز )
ب: بعضی وقتها ( 1 امتیاز )
ج: معمولاً ( 2 امتیاز )
د: همیشه ( 3 امتیاز )
امتیاز جوابهای خودتان را در جای خالی کنار جملههای زیر قرار دهید.
.......... 1. به کارکنان خود در اینکه بدون نظارت من بهترین کار را انجام میدهند، اعتماد دارم.
.......... 2. کارکنان و همکاران من معمولاً به من اعتماد دارند.
.......... 3. کارکنان اعتماد دارند که من با آنها درست برخورد خواهم کرد.
.......... 4. به اعضای گروه در اینکه تصمیمات کاری را خودشان بگیرند، اعتماد میکنم.
.......... 5. کارکنان وقتی خبر بدی به آنها میرسد، میتوانند به من اعتماد کنند که با آنها صادقانه برخورد کنم.
.............. جمع امتیازها
تفسیر امتیاز شما
5- 0 : سبک رفتار شما حس بی اعتمادی و بی احترامی را منتقل میکند که باعث میشود دیگران از شما دلزده شوند. همکاران و کارکنان شما احساس نمیکنند که به آنها اعتماد دارید و احتمالاً به شما اعتقاد ندارند. اگر توانایی این را نداشته باشید که میزان اعتماد بین خود و زیر دستان تان افزایش دهید، اثر بخشی شما به عنوان یک سرپرست به شدت محدود میشود و برای سرمایۀ انسانی سازمان شما مضر خواهد بود.
10- 6 : شما تا حدی در توانایی برای تقویت اعتماد میان کارکنان تان اثربخش هستید. با این حال، کارکنان شما به صورت کامل احساس نمیکنند که به آنها اعتماد دارید و به طور کامل به شما اعتماد ندارند. نشان دادن اعتماد بیشتر به کارکنان به عنوان یک کار قابل احترام شناخته میشود و کارکنان را به سمت تلاش بیشتر سوق میدهد چراکه دلبستگی آنها افزایش یافته است.
15- 11 : تبریک، اعتماد شما به دیگران و اعتماد دیگران به شما، سطح بالایی از احترام متقابل را نشان میدهد. کارکنان تلاش زیادی انجام میدهند، چرا که شما فرهنگی را ایجاد کرده اید که نشان میدهد شما تواناییها و قضاوتهای آنها باور دارید. به شناسایی و تأمین سطوح بالاتری از مسئولیت و اختیار برای کارکنان تان ادامه دهید.
راهکارهایی برای ایجاد اعتماد
همانطور که لیست زیر را می خوانید منقدانه رفتار خود را بررسی کنید و به دنبال بهره گیری از این روش ها برای بهبود اوضاع سازمان خود باشید.
1. به حرف خود عمل کنید.
2. اشتباهاتتان را بپذیرید.
3. به افراد اعتبار بدهید.
4. انگشت اتهام را به سمت خود نشانه روید: وقتی اتفاقات بد میافتد، خود را سرزنش کنید. کارکنان خود را از شکست نجات دهید.
5. رک و پوست کنده صحبت کنید: وقتی اخبار بد یا احساس برای گفتن دارید، آن را خیلی سریع و به صادقانه ترین صورت ممکن انتقال دهید. اگر کارمند شما چیزی را که باید از شما میشنید از دیگران بشنود، اعتماد به طور جدی ضربه خواهد خورد.
6. شفافیت: رهبرانی که اطلاعات را پنهان میکنند و فرآیندها را مخفی نگاه میدارند، از نظر کارکنان غیر قابل اعتماد هستند.
7. برقراری ارتباط و در میان گذاشتن مسائل: یکی از بهترین روشهای ایجاد اعتماد، خصوصاً در دوران رکود اقتصادی، راحت بودن برقراری ارتباط است. کارکنان شما هر چقدر بیشتر احساس کنند که در جریان امور قرار گرفتهاند، احساس احترام و اعتماد بیشتری میکنند.
8. رازداری: به دیگران این اعتماد را بدهید که حرفهای آنها منتقل نخواهد شد و شما رازداری خواهید کرد. اگر نگران هستید که ممکن است یک همکار شما چیزهایی به شما بگوید که مجبور میشوید آنها را افشا کنید، قبل از اینکه بگوید به او اطلاع دهید.
9. انعطاف زمانی: انعطاف زمانی نه تنها توجه شما را به کارمند را از طریق دادن امکان کار در خانه یا در ساعات غیرکاری، نشان میدهد، بلکه در راستای اعتماد نیز به شما کمک خواهد کرد.
10. پول سازمان: هیچ چیز بیشتر از این اعتماد را نشان نمیدهد که به کارکنان اجازه دهید بدون اجازۀ شما پول سازمان را خرج کنند. یک قانون بر اساس سیاستهای شرکت تعریف کنید که هر کارمند میتواند X تومان را بدون اجازه خرج کند.
11. بررسی سیاستها: یک بررسی در مورد سیاستها انجام دهید و در آن از کارکنان بخواهید که سیاستها رویههای جاری غیر ضروری و دست و پاگیر هستند را معرفی کنند.
12. اختیار را افزایش دهید: اعتماد خود را به مهارت و قضاوتهای کارکنان از طریق افزایش اختیار و قدرت تصمیمگیری نشان دهید.
13. بپرسید و اعتماد کنید: پیشنهادات کارکنان خود را بپرسید و سپس به آن عمل کنید. اگر برنامهای برای عمل کردن به آن را ندارید، نپرسید. اگر نمیتوان پیشنهادات را انجام داد، دلیلش را توضیح دهید.
14. تکرار کنید: سؤال بپرسید، یادداشت کنید، یادداشتها را دوباره بخوانید و از او بپرسید که آیا کاملاً و دقیقاً نگرانی او را درک کردهاید.
15. « نمیدانم »: وقتی که ما احساس میکنیم افراد در حال درست کردن جواب هستند، اعتبارشان را از دست میدهند و ما در مورد اینکه آیا میتوانیم به چیزی که آنها میگویند اعتماد کنیم، شک میکنیم.
16. از آنها حمایت کنید: تصور کنید در یک جلسه فردی شروع میکند به صحبت کردن در موردکار یکی از افراد شما و تخریب کردن او. شاید باید بگویید: « فکر میکنم ناعادلانه قضاوت میکنید، اوهمیشه کارها را عالی انجام میدهد و من دلیلی نمیبینم که الان جور دیگری فکر کنم» یا « فعلاً بهتر است که این بحث را کنار بگذاریم تا اطلاعات بیشتری کسب کنیم». از کارکنان تان حمایت کنید و آنها نیز از شما حمایت خواهند کرد.
17. به کارکنان تان اعتماد کنید: صحبتهای کارمندتان را بدون بررسی کردن آنها قبول کنید. نشان دهید اعتماد دارید که حرفهای کارکنان تان درست است.
18. از جمله جادویی من به تو اعتماد دارم استفاده کنید: « من به تو اعتماد دارم که این کار را انجام میدهی و گرنه آن را به تو نمیدادم.»
ما در زندگی مان زیاد اعتماد می کنیم. اعتماد می کنیم که وقتی استارت می زنیم ماشین مان روشن شود؛ اعتماد می کنیم که دوست هایمان رازهایمان را نگه می دارند و... در حقیقت ما با اعتماد به صدها مساله زندگی می کنیم. اگر اعتماد نمی کردیم به دلیل نگرانی از کار می افتادیم.
متاسفانه در قرن اخیر اعتماد به شدت کاهش یافته است، اکثر کارکنان دیگر اعتقاد ندارند که کارفرمایان آن ها درست رفتار خواهند کرد و متعاقبا دلبستگی آن ها به سازمان ها کاهش یافته است.
اعتماد می تواند به طرق مختلف به دلبستگی کارکنان و در نهایت سودآوری سازمان کمک کند. همانطور که کارکنان اعتماد بالاتری را تجربه می کنند، احترام بیشتری برای سازمان و مدیرانشان قائل می شوند و وجود این اعتماد به خلاقیت و ابتکار و تلاش بالاتری می انجامد و نتایج فوق العاده ای را به دنبال خواهد داشت.
شما چقدر در راستای تقویت اعتماد کارکنان تلاش می کنید؟ اگر به دنبال ایجاد دلبستگی کارکنان هستید با اعتماد شروع کنید.
منابع:
کتاب با چرا شروع کنید/نوشته سایمون سینک، ترجمه علیرضا خاکساران
کتاب چماق و هویج دیگر کارایی ندارد/ دکتر پاول مارسیانو
تجربیات شخصی نویسنده در حرفه مشاوره مدیریت منابع انسانی
راه حل ارتقای انگیزه و اشتیاق سازمانی
برچسب ها: تعلق کارکنان