چرا قدردانی نمی کنیم؟(قسمت دوم)

در بخش اول این مقاله در خصوص اهمیت قدردانی از کارکنان و تاثیر شگفت آور آن در ایجاد دلبستگی سازمانی گفتگو کردیم، در بخش دوم این مقاله قصد دارم در خصوص برخی شیوههای ساده اما بسیار کاربردی قدردانی از کارکنان با شما مطالبی را به اشتراک گذارم، اما قبل از مطرح کردن این روشها ذکر این نکته حائز اهمیت است که لزوما همه روشها در خصوص همه کارکنان اثربخش نیست، قدردانی هنگامی موثرتر است که فردی، با معنا برای آن شخص، ویژه و بجا باشد. برخی از کارکنان تشویق و تحسینی بی سر و صدا و برخی دیگر تشویقی پرهیاهو در برابر همکاران را ترجیح میدهند.
بنابراین آن چه روشن است این که راهکار مناسب همگانی برای تشویق وجود ندارد و تشویقهای اجباری و نادرست نیز به طور حتم تاثیر مثبتی نخواهند داشت. گاهی وقتها، تشویقی که شما فکر میکنید میتواند الهام بخش باشد، در بدترین شکل خود نتیجه معکوس میدهد.
با در نظر گرفتن این مقدمه مهم، بعضی از شیوههای قدردانی از کارکنان را با هم مرور میکنیم. مطمئن هستم با کمی صرف زمان و اندکی چاشنی خلاقیت، شما میتوانید راهکارهای بیشتری را به این فهرست اضافه کنید.
شیوههای ساده قدردانی از کارکنان
یادداشت دست نویس یا پیام الکترونیکی
تا حالا شده که به میز خود بازگردید و کاغذ یادداشت زرد رنگی روی میز ببینید؟ کاغذ یادداشتی که رئیس شما روی آن نوشته: « کارت عالی بود!».
به این مثال توجه کنید: علی کارمند بخش خدمات مشتریان یک شرکت خدماتی است، در یکی از مکالمات تلفنی با مشتریان موفق به متقاعد سازی مشتری ناراضی از تاخیر در دریافت سفارشش شده است، بعد از صرف ناهار زمانی که به میز کاری خود بر می گردد با کاغذ یادداشتی مواجه میشود:
تو امروز کار متفاوتی انجام دادی و کاری کردی که روز مشتری آسانتر بگذرد، چشمان علی پیام را دنبال میکند، جایی که رئیس او به طور دقیق آن چه که او در مورد مجاب کردن مشتری انجام داده، شرح داده بود، علی همچنان که این پیام را میخواند، لبخندی گشاده بر لبانش شگفته شد، با وجود خستگی ناشی از یک روز کار سخت که طی آن از طرف مشتریان زیادی تحت فشار قرار گرفته بود این پیام او را سرحال آورد.
کارکنان ممکن است برای حقوق سرکار حاضر شوند ولی کاغذهای یاداشت زردرنگ بسیار با ارزشتر از حقوقاند. این کاغذها هستند که تلاش آیندۀ کارکنان را نتیجه میدهند. قدردانی به شکل نوشته از ارزش خاصی برخوردار است زیرا ماندگار است و دریافت کننده میتواند بارها و بارها آن را مرور کند.
رساندن تشویقها به گوش دیگران
این روش شیوه مناسبی است برای افرادی که نیاز به دیده شدن از جانب دیگران برای آنها اولویت دارد میتوانید در يك مراسم قدردانی با تقديم گلهای يك دسته گل به تفكيك از موفقيتهای وی تشكر كنيد؛ به فرد مجسمه كوچكی بدهيد كه تشكر و قدردانی شما به نحوی روی آن حك شده باشد؛ تابلو نقاشی از خانواده وی به او هدیه کنید یا به طور مثال برای كاركنان برتر، مراسم تفريحی اعطای مدال را برنامه ريزی كنيد.
برگزاری جلسات ارائه دستاوردهای کاری
جلسات ماهانه تدارک ببینید و طی آن برترین دستاوردهای کارکنان طی آن دوره را شرح دهید، دقت کنید دستاوردها کاملا با ذکر جزئیات طرح شود، همچنین میتوانید طی جلسات مشترک ماهانه با کارکنان، از هر یک از آنها بخواهید یک فیدبک مثبت به یکی از همکاران خود بدهد. از آنها بخواهید فیدبک کاملا شفاف و با ذکر جزئیات و تاثیرات آن باشد و از کلی گویی پرهیز شود.
بهبود شرایط کاری
مشارکت دادن خانواده کارکنان در قدردانی
فرهنگ قدردانی را جاری کنیم
با وجود ساده بودن شیوههای قدردانی از کارکنان در بیشتر محیط های کاری کمبود آن به شدت احساس میشود، شاید در فرهنگی رشد کردهایم که در آن آسان تر است به مردم اشتباهاتشان را گوشزد کنند تا این که آنها را به خاطر موفقیتهایی که به دست آوردهاند مورد تحسین قرار دهند.
اما حقیقت این است که مچ گیری و تأکید بر رفتارهای نامناسب، غر زدن است و علاوه بر اینکه ناراحت کننده است، ناکارآمد نیز هست. پس همین امروز شروع کنید، تلاش کنید که هر ماه دست کم پنج بار از کارکنانتان قدردانی کنید، فراموش نکنید که فردی سازی قدردانیها، قدردانی شما را باارزشتر میسازد و آن چه که ما امروز در مورد دیگران مورد تحسین قرار میدهیم به آنها کمک میکند تا هویت و موفقیت آینده شان را شکل دهند.
منابع:
کتاب چماق و هویج دیگر کارایی ندارد/ پاول مارسیانو
کتاب روان شناسی عزت نفس/ ناتانیل براندن
کتاب سطل شما چقدر پر است/ تام راث
فایل صوتی عزت نفس/ محمدرضا شعبانعلی
HBR
تجربیات شخصی نویسنده در حرفه مشاوره مدیریت منابع انسانی

درباره سونیا جلالی
من سونیا جلالی هستم، موسس آکادمی تخصصی مدیریت منابع انسانی، بیش از یک دهه در حوزه مدیریت منابع انسانی کارکردم و عناوین مختلفی را یدک کشیدم. از زمانی که مدیریت منابع انسانی را شناختم جایگزین بهتری برای آن پیدا نکردم که به بودن من معنا دهد، شناخت انسانها و پيچيدگیهاشون و كمك به آنها برای رشد و توسعه و موثر بودن شان در سازمان چيزی بود كه در پیاش بودم و يافتمش و رفته رفته خواندم و تجربه كردم و آموختم و لذت بردم و رشد کردم.
نوشته های بیشتر از سونیا جلالی
دیدگاهتان را بنویسید